کد خبر: ۶۷۲۶۳۸
تاریخ انتشار: ۲۸ تير ۱۳۹۵ - ۱۳:۱۹
تعداد بازدید: ۷۲۹
آلوین تافلر، نویسنده پرکار و آینده پژوه آمریکایی که با بیان تفکرات نوین و ساختارشکن در کتابهایش شهرتی جهانی یافته بود، در 27 ژوئن و در سن 87 سالگی درگذشت.


به یاد مردی که «شوک آینده» را دید

آلوین تافلر، نویسنده پرکار و آینده پژوه آمریکایی که با بیان تفکرات نوین و ساختارشکن در کتابهایش شهرتی جهانی یافته بود، در 27 ژوئن و در سن 87 سالگی درگذشت. «تغییر» را می توان مفهوم کلیدی اندیشه های او دانست. تغییر که در قرن جدید با سرعتی بی سابقه و غافلگیرکننده به سراغ شرکت ها، خانواده ها و قدرت ها می آید. به عقیده او بی سوادی در قرن بیست و یکم عدم توانایی در خواندن و نوشتن نیست، بلکه ناتوانی در یادگیری مستمر و دورانداختن آموخته های گذشته است.

آلوین نویسندگی را با تهیه گزارش برای مجلات صنعتی آغاز کرد و با تحقیقی پنج ساله در مورد خاستگاه موج های دگرگونی شدید فرهنگی که کشورهای توسعه یافته را درنوردیدند، قدم به عرصه علوم اجتماعی گذاشت. او نتیجه تحقیقات خود را در سال 1970 در کتاب «شوک آینده» منتشر کرد؛ کتابی که به فروشی میلیونی رسید و به چند ده زبان ترجمه شد و با گذشت نزدیک به نیم قرن از انتشارش، چاپ آن کماکان ادامه دارد، تافلر با انتشار این کتاب به شهرتی جهانی رسید.

او در این کتاب، با کنار هم گذاشتن حقایق و وقایعی که در ظاهر هیچ ارتباطی با هم ندارند، نتیجه می گیرد که ترکیب علوم، سرمایه و ارتباطات در عصر جدید موجب بروز چنین تغییرات شوک کننده ای شده و جامعه ای نوین را حاصل کرده است. او با شرح و بسط فراوان و مثال های متنوع، الگوهای مخفی در حوادث جهانی یافته و مدعی است که با درک این الگوها و نیروها می توان به گونه ای نظام مند و هماهنگ با آنها رو به رو شویم. بدین ترتیب برای یافتن معنای پنهان پشت چنین تغییرات عظیم و بی سابقه ای باید به ارتباط بین حوادث و نشانه ها بپردازیم. بخش مهیج این کتاب که حالتی ماوراءالطبیعی به آن بخشیده، پیش بینی های تافلر از آینده است.

به یاد مردی که «شوک آینده» را دید

او نتایج این عصر را با زبانی گیرا و بی تکلف بر فرهنگ، خانواده، دولت و اقتصاد تشریح کرده است. نکته حائز اهمیت صحت ستودنی و دقت بالای این پیش بینی هاست. البته تمام پیش بینی های تافلر درست از آب درنیامدند. آلوین در این کتاب علاقه زیادی به واژه آفرینی از خود نشان داده و برای شرح بهینه اندیشه های خود به آفرینش کلمات و اصطلاحات جدید پرداخته است.

او از ظهور اینترنت و تلویوزیون های کابلی خبر داده بود. تافلر فراگیرشدن رسانه های تعاملی، چت روم های آنلاین و دستگاه هایی را پیش بینی کرده بود که «قرار ملاقات هایتان را به شما» یادآوری می کنند. او در کتاب خود عنوان کرده است «فناوری پیشرفته و سیستم های اطلاعاتی موجب خواهندشد که اکثر فعالیت های اجتماعی در خانه و ارتباطات رایانه ای انجام شوند.» 

آلوین معتقد بود که اقتصاد مبتنی بر دانش عصر در فراصنعتی شکوفا خواهدشد. چنین تغییر ماهیتی سبب جا به جایی تمرکز از تولید و نیروی کار به اطلاعات و دانش می شود. 

تافلر آینده ای را می دید که در آن زنان می توانند جنین کوچکی بخرند و از دکتر بخواهند که آن را به رحم خود منتقل کند، بچه را در شکم خود پرورش دهند و آن را به دنیا بیاورند. او تولد کودکانی «با قدرت بینایی یا شنوایی خارق العاده» را پیش بینی می کند که با مهندسی ژنتیک به وجود آمده اند. هر چند چنین قدرت هایی ممکن است اکنون دور از دسترس باشند، ولی آلوین به خوبی از پیشرفت همانندسازی خبر داده بود. او در کتابش آورده است که انسان ها می توانند با دستگاه فتوکپی زیستی همانندهایی از خود بسازند.

تافلر در مورد سست شدن بنیان خانواده ها نیز سخن به میان آورده است. او از شیوع طلاق و تحلیل نهاد اجتماعی خانواده خبر داده است، به نحوی که خانواده های کمتری پابرجا می مانند و جامعه ها شروع به پذیرش انجمن های دگرباشی می کند: «ما خانواده هایی را خواهیم دید که از یک فرد بزرگسال (بدون اینکه ازدواج رسمی کرده باشد) و یک یا چند بچه تشکیل شده است. با پذیرش اجتماعی همجنس گرایی، کم کم شاهد ظهور ازدواج همجنس گرایان خواهیم بود.»

او به افزایش اختلاف سنی نسل ها نیز اشاره کرده بود: «چرا برای خرید جنین عجله کنیم؟ بهتر نیست تا بازنشستگی تو صیر کنیم؟ از آنجا که زندگی بدون فرزند بین زوج های جوان و میانسال افزایش خواهدیافت، در آینده بیشتر شاهد بچه دار شدن افراد کهنسال خواهیم بود.»

عصر نوین، عصر خرید اینترنتی است و تافلر به خوبی نوید چنین تغییری را در بازار مصرف داده بود. او با به کارگیری اصطلاح «سرریز اطلاعات»، آن را در متون علمی و تحلیلی فراگیر کرد؛ اصطلاحی که به سردرگمی، فلج، کاهش بازدهی و قدرت تصمیم گیری افرادی اشاره دارد که با حجم وسیع و بهت آوری از اطلاعات و انتخاب ها مواجه می شوند.

به یاد مردی که «شوک آینده» را دید

او در کتاب خود عنوان می کند: «مردم در آینده در تنوع محصولات به مشکل بر نخواهند خورد، بلکه تنوع بیش از حد کلافه شان خواهدکرد. آنها قربانی مخمصه ای فوق صنعتی می شوند؛ یعنی بیش انتخابی.» یه رقم تصور دانش بی حد و مرز موجب بهبود علمکرد و یافتن راه حل بهینه می شود، تحقیقات گسترده نشان داده که واقعیت خلاف این تصور است.

چنین شرایطی نه تنها باعث یافتن بهترین پاسخ نمی شود، بلکه توانایی تصمیم گیری و رضایت ناشی از تصمیم نهایی را به شدت کاهش می دهد. کافی است برای خرید یک کالای معمولی (مثل تلفن همراه) یا انتخاب یک مقصد مسافرتی به اینترنت مراجعه کنید. حجم اطلاعات و گزینه های پیش رو شوک آور و فلج کننده خواهندبود. 

در دسترس بودن اطلاعات از یک سو و گزینه های پرشمار از سوی دیگر، توقع تصمیم گیرنده را از کیفیت انتخاب نهایی بیش از حد بالا می برد که خود موجب سرخوردگی مستقل از انتخاب می شود.

او با ترکیب واژه های تولیدکننده و مصرف کنند، واژه «مصلیدکننده» را ابداع کرد و به کمک آن ظهور محصولاتی را تشریح کرد که این دو نقش با استفاده از آنها با هم ترکیب خواهندشد، مانند وسایلی که سر هم کردن آنها به عهده خریدار است.

به عقیده او «جریان غرّان تغییر» تاثیرات کمی و آشکاری بر اشخاص می گذارد که اثرات آن در ازدواج های معیوب، خانواده های مستاصل و «اخلال های ناشی از آشفتگی» مشهود است. افزایش جرم و جنایت، مصرف مواد مخدر و از خودبیگانگی نشانه های آشکار چنین مشکلاتی است.

آلوین چنین پدیده هایی را نتیجه پاسخ روانی انسان به سردرگمی فراگیر عصر نوین می داند؛ پاسخی که روان انسان در مواجهه با ساختارهای غریب اجتماعات، موسسات و ملت های کنونی از خود بروز می دهد.

البته پیش بینی های تافلر خالی از اشال نبودند و بعضی از آنها با واقعیت امروزی تفاوت فاحشی دارند. برای مثال او به دلیل «انتقال محل کار از اداره و کارخانه به خانه»، پیش بینی کرده بود شهرها رفته رفته اهمیت خود را از دست خواهندداد اما امروزه شاهد رشد بی سابقه شهرنشینی در دنیا هستیم، در حال حاضر حدود 54 درصد از مردم در شهرها زندگی می کنند که به گفته سازمان ملل متحد این رقم تا سال 2050 به 66 درصد خواهدرسید.

تافلر با سبکی عملی- تخیلی پیش بینی کرده بود در آینده شهرهایی در زیر دریا و اجتماعاتی در فضا خواهیم داشت؛ ایده هایی که اکنون از نظر اقتصادی بسیار نامحتمل به نظر می رسند.

اندیشه های روان و بسیط تافلر که از صفحات پرشمار کتاب «شوک آینده» سرریز  می شدند، یک دهه بعد بر صفحات کتاب «موج سوم» و 10 سال پس از آن بر صفحات کتاب «تغییر قدرت» نقش بستند. هایدی، همسر آلوین نیز با همکاری و ویراستاری این دو کتاب، به انتشار آنها کمک کرد. البته او علاوه بر این سه کتاب، نوشته های پرشمار دیگری مانند «مصرف کنندگان فرهنگ»، «آموزش برای فردا»، «آن سوی بحران»، «پیش فرض ها» و «سازمان منعطف» را نیز تالیف کرده است. اما این سه کتاب مجموعه هماهنگی را تشکیل می دهند که با شوک آینده آغاز شد و با موج سوم ادامه یپدا کرد و با تغییر قدرت خاتمه یافت. این مجموعه در کنار هم شالوده فکری او را تشریح می کنند.

منظور او از سه موج، سه تحول یا ابداع بنیادین بشر بود که زندگی او را زیر و رو کرد. ابداع کشاورزی نخستین موجی بود که بشر کوچ نشین را قادر به سکونت دائمی ساخت که پیش نیاز شکوفایی نهادهای اجتماعی بزرگ تر و پیچیده تر بود. به گفته تافلر حدود 1000 سال طول کشید تا این موج بر زندگی بشر تسلط یابد. انقلاب صنعتی دومین موج تحولی بود که با گذشت 300 سال از ظهورش بشریت را تماما درنوردید. اما موجی که اکنون بسیار ناگهانی و سریع فرارسیده، انقلاب اطلاعاتی است؛ موجی که تسلط آن کمتر از پنجاه سال طول کشیده است.

به یاد مردی که «شوک آینده» را دید

تافلر در مقدمه کتاب تغییر قدرت خود، هدف از نگارش آن را به وضوح شرح می دهد: «تغییر قدرت اوج تلاش 25 ساله ای است برای معنی بخشیدن به تغییرات گیج کننده ای که ما را به سوی قرن بیست و یکم سوق می دهد. این کتاب سومین و آخرین کتاب از مجموعه ای سه جلدی است که با شوک آینده آغاز شد، با موج سوم ادامه یافت و اکنون با جا به جایی در قدرت به پایان می رسد. هر کدام از این کتاب ها را می توان به صورت یک کار مستقل مطالعه کرد اما هر سه به اتفاق مجموعه روشنفکری هماهنگی را تشکیل می دهند. موضوع اصلی آنها تغییر است، به این معنی که وقتی کل جامعه به ناگهان خود را به شکلی تازه و غیرمنتظره دگرگون می سازد، بر سر مردم چه خواهد آمد.»

این زوج، نویسندگی را با انتظار کتاب های «جنگ و ضدجنگ» و «به سوی تمدن جدید» پی می گیرند، ولی اقبال عمومی کتاب های سه گانه آنها دیگر تکرار نمی شود. در این حین تنها فرزند آنها کارن، دچار بیماری مهلکی می شود و تلاش های پزشکان برای نجات او بی ثمر می ماند. آلوین و هایدی آخرین کتاب خود را با نام «ثروت انقلابی» در سال 2006 منتشر می کنند. آنها در این کتاب به تحلیل فضای اقتصادی نوین می پردازند؛ فضای مجازی که باعث شده بتوان از هیچ، پول درآورد.

تحول چین نیز از نگاه موشکافانه تافلر درامان نماند و او در کتاب خود با اعتقاد به اینکه چین روندی غیرعادی را در پیش گرفته عنوان می کند این کشور ترتیب مراحل کشاورزی، صنعت و فناوری را برهم زده و با تمرکز بر بخش تحقیقی و توسعه و سرمایه گذاری هنگفت و تشکیل زیرساخت های ارتباطی و اطلاعاتی، از مسیر خطی معمول فاصله گرفته و به صورت مستقیم وارد فاز ضنعت فناورانه شده است.

او معتقد بود اشخاص و موسساتی که نتوانند خود را با سرعت سرسام آور تغییرات وفق دهند محکوم به شکست هستند. البته در مجموع می توان او را فردی خوش بین قلمداد کرد. او جزو اولین نویسندگانی بود که پرده از این حقیقت برداشت که دانش، نه نیروی کار و نه مواد خام تبدیل به عنصر کلیدی اقتصاد جوامع توسعه یافته خواهدشد.

هرچند منتقدان به بسط حقایق و تفصیل حوصله سربر تافلر ایراد اساسی گرفته اند، ولی نوشته های او به مذاق خوانندگان باحوصله خوش آمد؛ شپرد، منتقد مجله «تایم» عنوان کرده بود: «نثر مفصل تافلر ذرت موجز حقیقت را به کلی نگری های پف کرده مبدل ساخته است.» اما چنین انتقاداتی از محبوبیت اثرات او نزد عموم مردم، دانشجویان، شرکت های تجاری و حتی دولتمردان نکاسته است. نیوت گینگریچ، نماینده سابق مجلس که در دهه 1970 با تافلر صمیمی شده بود عنوان کرد کتاب «موج سوم» تاثیر شگرفی بر تفکرات او داشته است و این کتاب «یکی از نوآورانه ترین اثرات زمان ماست.»

ژانو زیانگ، نخست وزیر فقید چین نیز گردهمایی هایی را برای تحلیل کتاب «موج سوم» ترتیب داد و سخرانی های دنگ ژیائوپینگ، که در دهه 1980 در عمل رهبر چین بود، سبب فروش چشمگیر این کتاب در این کشور شد. تافلر در سال 1928 در نیویورک متولد شد. پدر و مادر او از مهاجران یهودی لهستان بودند. او داستان نویسی و شاعری را در سنین کودکی آغاز کرد.

تافلر در مصاحبه هایش گفته بود که از 7 سالگی رویای نویسندگی را در سر می پرورانده است. آلوین تافلر در سال 1946 وارد دانشگاه نیویورک شد و به گفته خودش، چهار سال بی اشتیاق را در دانشگاه سپری کرده است. او در این مدت بیشتر درگیر فعالیت های سیایس شده است. آلوین دو سال پس از ورود به دانشگاه و در میدان واشنگتن با همسرش که او را «یک موطلایی دلپسند» توصیف می کند آشنا شد.

به رغم تفاوت بنیادین شخصیت او و همسرش، آنها زندگی مشترک خود را به صورت رسمی از سال 1950 آغاز کردند که حاصل آن یک دختر بود. تافلر شخصیتی حراف و رویاپرداز داشت در حالی که همسرش صریح و عملگرا بود. تافلر به اصرار همسرش تحصیلات خود را در رشته زبان انلگیسی در دانشگاه تکمیل کرد.

آلوین می خواست مانند «اشتاین بک که انگورچینی می کرد» و «جک لندن که با کشتی سفر می کرد» در زندگی اش تجربه ای نوشتنی داشته باشد. این زوج پرانرژی تصمیم گرفتند به کلیولند نقل مکان کنند و سپس به قلب آمریکای صنعتی وارد شوند. آنها در کارخانه هایی مجزا مشغول به کار شدند. تافلر جوش کاری و تعمیر ماشین آلات را فرا گرفت و طی تجربه ای شخصی و طاقت فرسا به دشواری کار جسمانی یک کارگر صنعتی پی برد. سقوط یک تیرآهن در این کارخانه موجب شکستن یکی از مهرهای کمر او شد.

آلوین نشب هایش را به نگارش شعر و داستان می پرداخت و طی تلاش های نافرجامش دریافت استعدادی در این زمینه ها ندارد. البته او از رویای دیرینه اش دست نکشید و در سال 1954 با سماجت توانست سردبیر مجله «صنعت و جوشکاری» را مجاب کند و به عنوان خبرنگار در این مجله مشغول به کار شود. 

به یاد مردی که «شوک آینده» را دید

تافلر نقل کرد که «سردبیر به من گفت تو به خاطر اینکه جوش کاری بلدی استخدام شدی، حالا به من نشون بده که نوشتن هم بلدی.» تافلر بعد از این اقدام موفقیت آمیز توانست به عنوان خبرنگار به استخدام یک روزنامه صنعتی درآید. این روزنامه در سال 1957 او را برای پوشش اخبار به واشنگتون فرستاد.

دو سال بعد از انتقالش به واشنگتن، آلوین نامه ای به مجله «فورچون» نوشت و پیشنهاد نوشتن مقاله ای را در مورد تبات اقتصادی علاقه روزافزون به هنر داد. «فورچون» این درخواست را رد کرد، ولی تافلر را به نیویورک دعوت کرد تا در یک مصاحبه کاری برای سمت ستون نویسی و دبیری شرکت کند. تافلر تا سال 1962 در «فورچون» ماند و در آن سال با ترک این مجله به کمک همسرش که اکنون ویراستار و مشاورش بود به صورت یک نویسنده مستقل شروع به فعالیت کرد.
آنها موضوعات گسترده ای را از سیاست گرفته تا فناوری و علوم اجتماعی پوشش دادند. آلوین مصاحبه های مفصلی نیز برای مجلات می نوشت. مصاحبه سال 1964 او با ولادیمیر ناباکوف (نویسنده رمان لولیتا) یکی از مشهورترین آنهاست. تافلر در دوران نویسندگی خود 13 کتاب نوشت و جوایز پرشماری را کسب کرد. او و همسرش شرکت مشاوری به نام «تافلر اسوسیتس» تاسیس کردند.

در سال های اخیر و با بازنگری وقایع، انتقادها علیه تافلر شدت گرفته است. شل، نویسنده و منتقد شبکه های اجتماعی، در سال 2012 از تافلر به خاطر ترسیم «تصویری منزوی، افسرده و محروم از صمیمیت انسانی از بشر به دلیل هجوم بی رحمانه پیام ها و اطلاعاتی که ما را هدف قرار داده اند» انتقاد کرد. او عنوان می کند «چنین هجومی ما را منزوی نکرده و واضح است که بیشتر مردم آن قدر عاقل هستند که وقتی در معرض سرریز اطلاعات قرار بگیرند دکمه «خاموش» را بزنند و خود را آرام کنند.»

آلوین در کتاب «شوک آینده» خود که 46 سال از تالیف آن می گذرد، اذعان کرده است که آینده توصیفی او با آنچه در نهایت و درواقع پدید خواهدآمد ممکن است در جزییات متفاوت باشد. او عنوان کرده است: «هیچ آینده پژوه خبره ای «پیشگویی» نمی کند. «پیشگویی» کار شوهای تلویزیونی و طالع بین های روزنامه هاست.»

به یاد مردی که «شوک آینده» را دید

او به خوانندگان توصیه می کند؛ «مضمون کلی را هرچه بیشتر فرا بگیرند و به جزییات چندان توجه نکنند». منظور او از مضمون این است که «سرعت تغییر نه تنها با جهت آن تفاوت دارد، بلکه گاهی اوقات از اهمیت بیشتری نیز برخوردار است.»

او آینده پژوهان را به مثابه جهانگردان دوران باستان می بیند که «آینده را چون آنان که نقشه سرزمین ها را می کشیدند می کاویم و چنین روحیه ای سبب می شود که مفاهیم تغییر و شوک آینده را نه به عنوان حرف نهایی، بلکه به عنوان تقریبی ابتدایی از واقعیت های جدید انتشار دهیم؛ واقعیت هایی که ناشی از ضربه ای پرشتاب هستند و پر از بیم و امید.»

منابع:

•    Alvin Toffler: What he got right- and wrong- BBC News
•    ‘Future Shock’ author Alvin Toffler has died at age 87- Business Insider 
•    Alvin Toffler, Author of ‘Future Shock,’ Dies at 87- NYT
•    Good Reads- Alvin Toffler
•    مروری بر آثار تافلر- تغییر خودزندگی است. ماهنامه پیوست.

منبع:برترین ها
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظر شما
در زمینه ی انشار نظرات مخاطبان رعایت چند نکته ضروری است
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید خبر داغ مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است خبر داغ از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب, توهین یا بی احترامی به اشخاص ,قومیت ها, عقاید دیگران, موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه های دین مبین اسلام باشد معذور است. نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نام:
ایمیل:
* نظر: