کد خبر: ۶۷۰۱۴۱
تاریخ انتشار: ۱۲ تير ۱۳۹۵ - ۲۲:۲۰
تعداد بازدید: ۷۵۱
از نقطه ضعف من کاملا با خبر بود؛ می‌دانست تحمل قطع رابطه و دوری از وی را ندارم و به همین دلیل به خواسته یونس تن دادم...
به گزارش خبرداغ ،مینو دختری 21 ساله است که به مرکز مشاوره آرامش فرماندهی انتظامی استان گلستان مراجعه کرده و در گفتگو با مددکار اجتماعی این مرکز داستان زندگی‌اش را اینگونه به تصویر می کشد:
مینو سومین فرزند یک خانواده 5 نفره و دانشجو و خانه‌دار است. پدرش بیکار و معتاد و مادرش خانه‌دار است. پدر و مادرش بیسواد و دارای سبک فرزند پروری سهل گیرانه می‌یاشند. والدین بر رفت و آمد فرزندانشان هیچگونه نظارتی نداشته و روابط بین اعضای خانواده بسیار ضعیف و کم رنگ است. این خانواده همچنین از لحاظ اعتقادی و مذهبی به مسائل دینی پایبند نمی‌باشند.
مینو می گوید:
از سن 21 سالگی با شخصی به نام یونس در دانشگاه آشنا شدم. پس از ملاقات‌های مکرر و رابطه دوستی، با گذشت زمان شیفته و وابسته وی شدم.
حدود یکسال از دوستی ما گذشت...
یونس به بهانه های مختلف با من قهر و قطع ارتباط می‌کرد، چند باری نیز از من درخواست رابطه جنسی کرد، اما من نپذیرفتم.
او از نقطه ضعف من کاملا با خبر بود؛ من تحمل این دوری و قطع ارتباط وی را نداشتم...
او از این شیوه استفاده می‌کرد تا بتواند رضایتم را برای ارتباط جنسی کسب کند. من هم که به هیچ وجه راضی به قطع این ارتباط و از دست دادن یونس نبودم درنهایت تن به خواسته اش دادم.
او بارها از من سوء استفاده کرد و من فقط به ازدواج با او فکر می‌کردم.
اما یونس رهایم کرد...
مدتی است که از یونس خبری ندارم؛ تلفن همراه خود را خاموش کرده است و هیچ آدرسی هم از وی ندارم.
به دلیل هتک حرمت ضربه روحی شدیدی به من وارد شده و دیگر هیچ علاقه ای به ادامه تحصیل ندارم.

رکنا


بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظر شما
در زمینه ی انشار نظرات مخاطبان رعایت چند نکته ضروری است
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید خبر داغ مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است خبر داغ از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب, توهین یا بی احترامی به اشخاص ,قومیت ها, عقاید دیگران, موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه های دین مبین اسلام باشد معذور است. نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نام:
ایمیل:
* نظر: