به نقل از وبسایت
دیباچه: در حالی که محمدحسین لطیفی یکی از اعضای شورای پروانه نمایش
سازمان سینمایی از توقیف فیلم «ارادتمند بهاره، نازنین، تینا» به کارگردانی
عبدالرضا کاهانی خبر داده بود حالا ضیاءالدین دری یکی دیگر از اعضای این
شورا جزئیات بیشتری را در خصوص فیلم کاهانی رسانهای و از آن انتقاد کرده،
البته این انتقادات با واکنش شدید تهیه کننده این فیلم هم مواجه شده است.
دری همچنین به شدت به سینمای اصغر فرهادی و آخرین اثر او «فروشنده» تاخته
است
سید
ضیاءالدین دری در ابتدا صحبتهایش با اشاره به این نکته که اعضای شورای
پروانه نمایش نباید پاسخگوی تصمیماتشان باشند و حبیب ایل بیگی به عنوان
مدیرکل اداره نظارت و ارزشیابی باید در این زمینه پاسخگو باشد به ما گفته
فیلم کاهانی غیرقابل اکران است و این تنها نظر شورای پروانه نمایش نیست
بلکه هر کس دیگری هم که فیلم کاهانی را ببیند به خوبی متوجه میشود که با
توجه به معیارهای فیلمسازی در ایران این فیلم قابل نمایش در ایران نیست:
«کاهانی میخواست کلک بزند و فیلمی که ساخته بسیار متفاوت از چیزیست که
روی کاغذ ارائه کرده بود.
نمیدانم شاید پول مفتی داشته که این
فیلم را ساخته چرا که مطمئن بوده این فیلم توقیف خواهد شد. چندین سال است
که میخواهم فیلم بسازم اما سرمایهگذار ندارم. نمیدانم چطور عبدالرضا
کاهانی میتواند پول ساخت این فیلم را پیدا کند و فیلمی بسازد که توقیف
شود. البته ایشان دوستان زیادی دارد و از آدمهای زیادی برای ساخت
فیلمهایاش پول میگیرد. برای مثال ایشان دوستان ورزشکاری مثل
فوتبالیستها دارند که برای فیلمهاشان سرمایهگذاری میکنند. حتی فیلمی را
در فرانسه ساختهاند که هنوز به دست ما نرسیده و نمیدانیم که چطور و کجا
قرار است به نمایش درآید. تمام اینها نشان میدهد که ایشان نگران اکران
فیلمشان نیستند.»
دری با شاره به این نکته که «ارادتمند؛ نازنین،
بهاره، تینا» قطعا در هیچ دولتی، مجوز نمایش نمیگرفت از تعمدی بودن ساخت
چنین فیلمی خبر داده: «یقین داشته باشید که صداقتی پشت این ماجرا وجود
ندارد و الان هم شخص کارگردان هیچ صحبتی نمیکند و میخواهد خودش را پشت
مطبوعات پنهان کند. حال آنکه باید از او پرسید دلیل ساخت این فیلم چیست؟
اگر مرد است بیاید و حرف بزند. یعنی ما به اندازه کاهانی شعور نداریم؟ ما
جلادیم و کاهانی فیلمسازی انقلابی؟ یقین داشته باشید که ساخت این فیلم
تعمدی بوده و فیلمساز هدف دیگری را دنبال میکند.»
عضو شورای پروانه
نمایش با اشاره به این نکته که دلیلی ندارد اعضای این شورا و مدیران
سینمایی برای چنین فیلمی خودشان را زیر سوال ببرند و کارنامه خود را
خدشهدار کنند، ندادن پروانه نمایش به «ارادتمند؛ نازنین، بهاره، تینا» را
قطعی دانسته و اضافه کرده: «اگر فیلمساز بخواهد کلک بزند با فیلمش برخورد
خواهد شد. دیگر همه این را میدانند که نمیتوان خط قرمزهای نظام را شکست.
کسی که میخواهد در ایران فیلم بسازد باید اصول و قانونهای جمهوری اسلامی
را رعایت کند. مطمئن باشید تمام آنهایی که برای این فیلم سینه سپر
کردهاند با دیدن فیلم عقبنشینی خواهند کرد. نظام حاکم بر کشور و قوانین
ما اجازه پخش این فیلم را نمیدهد.»
او همچنین با اشاره به اینکه
فیلم کاهانی هیچ ربطی به فیلمنامهای که شورای پروانه ساخت مجوزش را صادر
کرده ندارد این فیلم را مصداق بی اخلاقی شفاهی دانسته و گفته: «
کارگردانهای فیلماولی معمولا تحتتاثیر بازیگرهای معروف، دیالوگهایی
وارد فیلمشان میشوند که بازیگر بدون در نظر گرفتن فیلمنامه گفته و
کارگردان قادر به جلوگیری از آن نبوده است. نتیجه کار با فیلمنامه ارائه
شده به ارشاد کمی متفاوت است. شورا تمام تلاش خود را میکند تا از این
مسائل بگذرد اما این فیلم هیچ شباهتی به متن ارائه شده نداشته است. ایشان
در سیناپس چند صفحهای که ارائه کردهاند، موضوعی را مطرح کردهاند مبنی
بر سه دختر مجرد که دنبال ازدواج هستند.
این دلیل نمیشود که فیلمی
ساخته شود که سه دختر به تصویر کشیده شوند که برای مردها لَهلَه
میزنند. فیلم کاهانی یک فیلم غیراخلاقی شفاهی است. به جرات نمیتوان این
فیلم را توی سینما همراه با خانواده دید. سانسور در تمام دنیا وجود دارد.
در سینمای آمریکا فیلمها درجه سنی دارند و به بهانه آموزش مسائل بهداشتی
به بچههای در آستانه سن بلوغی موضوعاتی را نشان میدهند. در سینمای ایران
هم این مسائل وجود دارد، اما شوخی با این مسائل و نشان دادن کاندوم در
مدرسه و به سخره گرفتن این موضوعات کار درستی نیست.»
دری معتقد است
ساختن فیلمی مثل «ارادتمند؛ نازنین، بهاره، تینا» باعث میشود تمام
رشتههای اعتمادی که در این سالها بین سینماگران و ارشاد ایجاد شده از بین
برود: «کاهانی با ساخت این فیلم قصد زیرآبی رفتن را داشته است. سالها
سینماگران جنگیدند تا موفق شدند، ارشاد را راضی کنند که برای صدور پروانه
نمایش، فقط سیناپسی را تحویل شورا بدهند. تا قبل از این، سینماگران باید
فیلمنامه کامل را تحویل میدادند و با هر ممیزی، دوباره باید فیلمنامه را
بازنویسی میکردند و روزها در صف میایستادند تا مجوز بگیرند! حال
کارگردانهایی مثل کاهانی با ساخت فیلمی که تار و پودش غیرقابل نمایش است،
اعتماد را از بین میبرند و ما را به سالهای قبل باز میگردانند! سالها
جنگیدیم تا این شرایط را درست کنیم و بتوانیم موقعیتی را درست کنیم که
ارشاد با اعتماد به فیلمساز، حاضر شود در ازای چند صفحه سیناپس مجوز ساخت
را صادر کند. کارگردانهایی مثل کاهانی به کل سینماگران ضربه میزنند!»
اما
بخش جالب صحبت های دری اینجاست که او انتقادهایش را در حالی به فیلم
کاهانی وارد کرده که به گفته خودش فیلم را هنوز ندیده است و انتقادهایش را
بر پایه صحبتهای لطیفی مطرح میکند: «من در جلسه غایب بودم و نتوانستم
فیلم را ببینم، اما محمدحسین لطیفی همهچیز را برایم تعریف کرد. لطیفی فیلم
را دیده و وقتی با ایشان حرف میزدم، میگفت: تمام اعضای شورا، معتقد
بودند که این فیلم را نمیتوان نمایش داد. گاهی مواقع، میتوان با یکی دو
مورد ممیزی و یا حذف یکی دو دیالوگ، مشکل فیلم را برطرف کرد. اما در مورد
این فیلم، موقعیت تصویر شده طوریست که نمیتوان با سانسور و حذف چند
دیالوگ و یا چند صحنه فیلم را نمایش داد. فیلم بارها از فیلمنامه خارج شده و
به بیراهه رفته است. من با نیت خیر فیلمها را میبینم و دوست ندارم
فیلمی توقیف شود؛ دوست دارم تمام فیلمها پروانه نمایش بگیرند، اما شک
نکنید این فیلم غیر قابل اکران است!»
صحبتهای دری اما با واکنش تند
سعید خانی تهیه کننده مواجه شده است. او در این خصوص گفته: «آقای دری،
چطور ممکن است فیلمی را که ندیدهاید، اینطور نقد کنید؟! مگر ممکن است
بدون دیدن یک فیلم، آن را نقد کرد و در موردش نظر داد؟! من صحبتهای ایشان
را تکذیب میکنم و در موقعیتی مناسب به تمام اتهامات وارد شده به این فیلم و
عواملش پاسخ خواهم داد.»
اما صحبت های دری حاشیه مهم دیگری هم دارد و آن اظهار نظر او در خصوص فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی است.
به
تازگی خبری رسید مبنی بر اینکه صدای «قمر الملوک وزیری» که در بخشی از
فیلم «فروشنده» مورد استفاده قرار گرفته با اصلاحیه مواجه شده، اصلاحیهای
که پس از صدور پروانه نمایش به فیلم وارد شده است، البته این خبر هنوز به
شکل رسمی تایید یا تکذیب نشده اما همین مسئله گویا برای تاختن دری به
فرهادی و سینمایاش کافی بوده است: «من سینمای کاهانی و آثار او را بیشتر
از آثار فرهادی میپسندم. کاهانی را مقتدرتر از فرهادی میدانم. کاهانی
میتوانست فرهادی سینمای ایران باشد اما… آقای فرهادی فقط شما بلدید ادای
دین بکنید؟
چه اصراری به پخش صدای قمرالملوک در فیلمتان دارید؟
هیچکس بجز شما بلد نیست ادای دین کند؟ کیومرث پوراحمد، در فیلم «کفشهایم
کو؟» به تمام خوانندههای قدیمی ادای دین کرد اما که چی؟ سینما جای این
حرفها نیست. آقای فرهادی، جان بچهات راستش را بگو؛ شما توی خانه
قمرالملوک گوش میکنید؟ برای مثال جایی از فیلم از ساعدی صحبت میشود.
فرهادی در مصاحبهای میگوید: «ساعدی، آرتور میلر ایران است…» آخر این دو
نویسنده چه ربطی به هم دارند؟ ساعدی یک آدم چپ بود که داستانهایش
کپیبرداری بود. داستانهای خارجی را ایرانیزه میکرد. البته ساعدی آدم
خوبی بود. اینها چیزی جز تعارفات نیست و برای فراهم کردن موقعیت در خارج
از ایران است. غیر از این است که این کار را برای پیدا کردن جایگاه بین
اپوزیسیون انجام میدهید. اینها چیزی جز ژست نیست و اگر قانونی وجود دارد
باید برای تمام فیلمسازها باشد؛ نه فقط برای فرهادی…»
نکته جالب
اینجاست که دری با همه انتقادهایش به فیلم فرهادی این فیلم را پرفروش
میداند: «فیلم «فروشنده» در سلیقه من نیست و دوستش ندارم، هرچند مطمئنم با
جو تبلیغاتی که برای فیلم راه افتاد، میتواند حدود ۱۰ میلیارد فروش داشته
باشد، اما اصول فیلمسازی فرهادی را دوست ندارم زیرا از مد افتاده است و
حرف تازهای برای گفتن ندارد!»