به گزارش
خبرداغ به نقل از روزنامه آرمان - ليلاكاظمي: محمدرضا عارف به عنوان منتخب اول تهران به مجلس
راه پيدا كرد. وي پس ازانتخابات رياست مجلس و هیاترئیسه سكوت كرده است.
در حالي كه تصور ميشد ديروز براي رياست كميسيون آموزش كانديدا شود اما
دكتر عارف از اين كار صرف نظر كرد. بنابراين اكنون اين سوال وجود داردكه
عارف چه مسيري را براي خود ترسيم كرده است. برخي پيش بيني ميكنند كه شاید
براي انتخابات رياستجمهوري كانديدا شود.
چرا آقاي عارف براي رياست كميسيون آموزش پيشقدم نشد؟قرار
نيست آقاي عارف براي هر پست مديريتي پيشقدم شوند. البته شان وي بالاتر از
آن است كه به عنوان نيروي ابزاري از او استفاده شود. شان عارف رياست مجلس
است و نبايد چنين شخصيتي جايگاه و موقعيت خود را تنزل دهد. اكنون آقاي عارف
به عنوان نماينده مردم در صحن مجلس و در داخل كميسيونها فعال است. كار
شايستهاي بود كه دكتر عارف كانديدا نشدند. به هرحال حضور وي در كميسيون
موجب رونق دادن به برنامههاي كميسيون آموزش ميشود.
البته شنيده شده كه آقاي عارف دلخوريها و گلايههايي پس از انتخاب نشدن به عنوان رئيس مجلس داشته است. واقعيت دارد ؟اصلاحطلبی
واقعي يعني صداقت، يكرويي و تحمل هزينه و سختي براي دفاع از عقيده. كسي كه
نان اصلاحطلبي ميخورد و براي شخص ديگر صلوات ميفرستد يا فردي كه با
شعار اصلاحطلبي وارد مجلس ميشود و پشت به موازين اصلاحطلبي ميكند به
اعتقاد بنده اصلاحطلب نيست، بلكه فرصتطلب است. اینگونه افراد از شعار
اصلاحطلبي استفاده ابزاري در جهت رسيدن به مطالبات شان كردند كه چنين
عملكردي از نظر اصول اخلاق سياسي نادرست است، چراكه شخص داراي هر فكر و
عقيدهاي كه باشد بايد صادقانه از موازين و انديشه خود دفاع كند و پرچمدار
فكر و انديشه خود باشد. به هر صورت برخي افراد تحت لواي فراكسيون اميد وارد
مجلس شدند اما به محض ورود به مجلس تغيير جهت و مسير دادند و رنگ عوض
كردند كه اين چنين عملكردي كار غيراخلاقي و درشان نماينده خانه ملت نيست.
عارف براي آينده چه برنامهاي دارد؟دكتر
عارف از پتانسيل كافي براي رياست و اداره مجلس برخوردار است، باتوجه به
سابقه و عملكرد درخشاني كه دارد لازم است اصلاحطلبان به موازين اصلاحطلبي
خود بازگردند و درباره رياست عارف در سال آينده اجماع كنند تا به عنوان
رياست خانه ملت انتخاب شود. دكتر عارف وقت و نيروي خود را در راه
اصلاحطلبي بهكار ميبرد و بيشتر براي وي جريان مهم است تا نيرو و اشخاص.
اكنون در اين مدتي كه در مجلس هستند به عنوان نماد اصلاحطلبي در خانه ملت
مطرح شدهاند و قطعا بايد از وقت و نيروي خود در راستاي جهتدهي به
فراكسيون اميد استفاده كنند و پس از تعيين برنامه نسبت به عملي كردن
برنامهها فعاليت كنند و اتحاد و هماهنگي ميان نيروهاي اصلاحطلب به وجود
آورند.
فكر نميكنيد در صورتي كه آقای عارف ميدانست نسبت به آقای لاريجاني آرای كمتري دارد نبايد وارد عرصه رقابت رياست خانه ملت ميشد؟اگر
وي كانديداي رياست مجلس نميشد با واكنش منفي مردم و افكار عمومي جامعه
مواجه ميشد. به بيان ديگر اينكه مردم در صورت عدم كانديداتوري عارف براي
رياست ميگفتند كه ما دكترعارف را گزينش كرديم اما او به آراي ما پشت كرد.
البته كانديداتوري آقای عارف لازم و ضروري بود و معيار بسيار خوبي براي
تشخيص چهرهها و صفوف افراد و جدا كردن انسانهاي صادق از فرصت طلب بود. به
هر حال افرادي كه به قول و وعده خود عمل نكردند، ضرر كردند نه آقاي عارف، و
كساني كه درنيمه راه باز ماندند و ادامه مسير ندادند با عكس العمل منفي
مردم مواجه خواهند شد.