صدای انفجاری که سحرگاه دیروز در گوش اهالی شهران پیچید، حالا به گوش همه ایرانیان رسیده و نگرانشان کرده؛ اینقدر که گوش خیلی ها زنگ میزند!
به گزارش خبرداغ به نقل از تابناک، انفجار مهیب لوله های گاز در محله شهران در تهران، بلایی که بر سر ساختمان های پیرامون حادثه و اهالی منطقه آورد، حکم زنگ خطری را داشت که خیلی از هموطنانمان را نگران کرد و موجب تشویش خاطر بسیاری شد.
حالا بیش از 24 ساعت از پیدایش چاله بزرگ و عجیب خلق شده در شهران میگذرد و برای همه این سوال پیش آمده که چقدر احتمال تکرار این حادثه در لوله های گاز محله و منزلشان وجود دارد و پس از انفجار، چه بلایی بر سرشان خواهد آمد؟
سوالی به وسعت لوله کشی و انشعاب گاز در شهرها و روستاهای کشورمان که انفجار شهران، احتمال وقوع چنین حادثه ای در آنها را در ذهن مردم بالا برده است. شاید به این دلیل که هنوز نمیدانیم چرا این حادثه بزرگ رخ داده و ظاهر ماجرا به گونه ای است که لوله های گاز واقع شده در عمق زمین در این منطقه از تهران، خود به خود و بی هیچ دلیل خاصی ترکیده و آتش گرفته اند!
باوری که چه درست باشد و چه نادرست، دست کم موجب خلق دغدغه و نگرانی جدیدی برای بسیاری از مردم شده است؛ مردمی که حالا نگران انفجار گاز و سوختن زندگی و هست و نیست شان در نتیجه آن هم هستند و نمیدانند چگونه میتوان از وقوع چنین حوادثی جلوگیری به عمل آورد یا از اثرات شومش کاست.
همه اینها البته بخشی از نگرانی های به وجود آمده هستند؛ نگرانی بزرگ تر آنجاست که میدانیم تهران و برخی دیگر از کلان شهرهای کشورمان به شدت در معرض وقوع حوادث غیر مترقبه ای چون زلزله قرار دارند که معنای آن، احتمال وقوع سلسله انفجارهایی مشابه حادثه شهران و حتی وسیع تر و مخرب تر از آن در این شهرها در زمان وقوع زلزله است.
بر این اساس است که میبینیم بسیاری از مردم پس از اطلاع از چند و چون انفجار شهران، اوضاع و احوال پایتخت پس از وقوع زلزله را در ذهن مجسم کرده و از خدا میخواهند که چنین حادثه ای به وقوع نپیوندد چراکه هرچه زلزله به خودی خود قدرت تخریب دارد، ما هم با اشتباهاتمان بر توان تخریبش افزوده ایم.
این در حالی است که دقت در حادثه شهران نشان میدهد که نه تنها بی وجود عواملی مانند زلزله، رانش زمین و دیگر فعل و انفعالات طبیعی نیز بحران بیخ گوش کلانشهرهایی چون تهران نشسته، که از آن بدتر، برای مهار حجم بسیار کوچکی از بحران نیز آمادگی لازم را نداریم. این را قطع شدن آب، برق، تلفن و تمامی زیرساخت های شهران در اثر انفجار سحرگاه روز گذشته نشان میدهد که اگر فاجعه قلمدادش کنیم، درست به نظر میرسد. فاجعه ای که نه تنها نشان میدهد برای مقابله با حوادث مهم تر آمادگی لازم را نداریم، که این باور را در عموم به وجود می آورد که اوضاعمان از آنچه فکرش را میکردیم وخیم تر است.
اگر پیش از این فکر میکردیم که نتیجه تشکیل امثال ستاد مدیریت بحران و هزار و یک هزینه و تدارک در این خصوص، اندک آسایشی پس از وقوع حوادث احتمالی برایمان به ارمغان خواهد آورد، تازه دریافته ایم که بستن شیرفلکه لوله گاز در سحرگاه در محله ای خلوت و در زمانی که نه سیل و توفان و نه زلزله و آتشفشان رخ نداده و مسیرها باز است، 40 دقیقه زمان میبرد و در این زمان، شعله ها میتوانند هرچه دستشان می رسد را ببلعند!
تازه متوجه شدهایم که هماهنگی دستگاههای مختلف در چنین مواقعی چقدر کند و مشکل آفرین است؛ آن هم در پایتخت کشور که بنا بر ادعای مسئولان میزان آمادگی نهادها در مقابل حوادث مختلف بسیار بالاست و از نظر سخت افزاری و نرم افزاری، امکانات بسیار مناسبی مهیاست.
گویی بادکنک وعده و وعید مسئولان در خصوص زمانی که بحران بروز خواهد کرد ترکیده باشد و صدای مهیب ناشی از آن، ما را شوک زده کرده و به خود آورده باشد؛ اینقدر که از خودمان بپرسیم اگر زلزله رخ دهد چه خواهد شد و با اثرات آن چه میکنیم؟ آیا همه سخنان مسئولان در خصوص آمادگی نهادهای مختلف برای مواقع بروز بحران همین بود که شهران دیدیم؟!
در زمینه ی انشار نظرات مخاطبان رعایت چند نکته ضروری است لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنیدخبر داغ مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان استخبر داغ از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب, توهین یا بی احترامی به اشخاص ,قومیت ها, عقاید دیگران, موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه های دین مبین اسلام باشد معذور است.نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.