سرمربی صبای قم علی دایی است؛ ستاره کمنظیر فوتبال ایران که در هر تیمی بازی کرد، تا آخرین ذره انرژیاش را برای موفقیت آن به کار گرفت. دایی پرسپولیسی بود و یا حداقل به این ویژگی در فوتبال ایران شهرت داشت. با این وجود او هر زمان با لباس تیمی دیگر برابر سرخپوشان قرار گرفت، بیشترین تلاش و کوشش ممکن را به کار گرفت تا تیمش موفق باشد. وقتی دایی در پیراهن صبای قم به پرسپولیس گل زد، نصف استادیوم را دوید و فقط فریاد کشید. او در قامت سرمربی راهآهن هم بیشترین شادیاش را برای زمان پیروزی بر پرسپولیس کنار گذاشت. مسلم است که این همه افراط را هم نمیتوان تایید کرد، اما جانمایه کلام، توجه دادن کفشگری و هواداران پرسپولیس به خصایص ذاتی دایی است. حالا چطور میتوان باور کرد او با چنین کاراکتری، زیر بار امضای قرارداد مشروط با بازیکنی مثل مهرداد کفشگری برود؟ تعارف که نداریم؛ کفشگری بازیکن تاپی نیست، اما حتی اگر دایی با یک ستاره اسمی و موثر هم طرف بود، باز بعید به نظر میرسید چنین شرایطی را قبول کند.
گذشته از این باید پرسید آیا اصلا در صورت صحت داشتن این خبر، چنین کاری به منزله تعصب و وفاداری است؟ چرا یک نفر باید از جایی حقوق بگیرد و سپس از قصد و با برنامه قبلی در کارش کم بگذارد؟ علی کریمی درست در همان روزی که پیراهن پرسپولیس را زیر لباس استیلآذین پوشیده بود، هر دو گل تیمش را ساخت و بعد با بغض زمین را ترک کرد. یادمان باشد اگر گاهی در اروپا چنین مفادی در قرارداد گنجانده میشود، این کار به ابتکار باشگاههای فروشنده و به خصوص در مورد بازیکنان قرضی انجام میشود، وگرنه خود فوتبالیست در چنین عواملی سیر نمیکند.