فریبا نباتی: نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند؛ بیش از 60درصد ورودی دانشگاه ها را به خود اختصاص داده اند؛ وظیفه تربیت یک چهارم جمعیت کشور را بر دوش می کشند اما هنوز نتوانسته اند جایگاه واقعی خود را در جامعه بیابند. این موضوع نه سیاه نمایی ست و نه بزرگنمایی. واقعیت این است که زنان ایرانی با همه پتانسیل و توانایی که دارند جایگاه و نقش مهمی در جامعه ندارند. مشکل کجاست؟
این سوال سرآغاز گفت و گوی خبرآنلاین بود با حجت الاسلام رسول منتجب نیا سیاستمدار، مدرس فقه و حقوق، کارشناس دینی و نماینده سه دوره اول مجلس شورای اسلامی. منتجب نیا معتقد است آنچه درباره زن در کشور روی می دهد با حقیقت جایگاه آنها متفاوت است.
وضعیت زنان را در جامعه چگونه ارزیابی می کنید؟ به نظرتان جایگاه فعلی زنان در جامعه مطلوب است؟
در موضوعات مرتبط با اجتماع، یک حقیقت داریم و یک واقعیت. درباره موضوع حضور زنان در اجتماع، حقیقت آن است که آنچه شایسته و بایسته جنس زنان است در جامعه پیاده شود و واقعیت هم آن چیزی است که وجود خارجی دارد و مشاهده می کنیم. حقیقت این است که زنان و مردان از نظر حقوق اجتماعی استعداد و لیاقت یکسانی دارند، اگر تفاوتی هم وجود دارد باید در نوع استعداد افراد باشد و جنسیت نمی تواند مورد اختلاف باشد. اثرگذاری هر دو جنس نیز در جامعه به یک اندازه است. اگر به منابع دینی و به ویژه قرآن کریم که سند جاودانه اسلام است، مراجعه کنید می بینید هر بار که انسان را مورد خطاب قرار می دهد منظورش انسان به معنای عام است که شامل هر دو جنس می شود. قرآن نام زنان را همیشه در کنار مردان آورده است به این دلیل که خالق، نوع انسان را در دو جنسیت مرد و زن دانسته و هر دو را با یک چشم می بیند و مکمل یکدیگر قرار داده است. این موضوع بحث روان شناسی و جامعه شناسی گسترده ای را می طلبد اما اگر کوتاه بگویم رمز استمرار بقای انسان در دو جنس زن و مرد است. تشکیل جامعه بشری، بقای دو جنس، ایجاد الفت و ارتباط بین آحاد مردم با هر دو جنس محقق می شود. زنان مانند مردان حق مساوی دارند، با کفایت و لیاقت هستند و باید برایشان جایگاه ویژه ای درنظر گرفته شود اما متاسفانه در طول تاریخ برای زنان واقعیت با حقیقت فاصله بسیاری داشته است و همین موضوع باعث شده تا به امروز زنان نتوانند جایگاه مختص خود را در جامعه پیدا کنند.
چرا واقعیت وضعیت زنان در کشور ما با حقیقت جایگاه آنان مغایرت دارد و زنان نتوانسته اند جایگاه واقعی خود را در جامعه پیدا کنند؟
جامعه تا چه میزان در عدم خودباروی زنان سهم داشته است؟
قطعا جامعه نیز به نوبه خود در عقب ماندن زنان از جایگاه واقعی شان مقصر است. هنوز هم می بینیم اگر زنی مدیر بخشی شود برای جامعه قابل تصور نیست؛ برخی حتی حضور زنان در مناصب را دون شان زنان می دانند. متاسفانه گاهی برخی از بزرگان دینی ما حتی نمی توانند بپذیرند زنی پست و مسوولیتی داشته باشد. در گذشته مواردی وجود دارد وقتی زنی کاندیدای عضویت هیات رئیسه مجلس می شد فریاد وااسلاما از برخی حوزه های علمیه بلند می شد تا چه برسد به اینکه بخواهند ببینند زنی مسوول وزارتخانه باشد. باید این ذهنیت غلط را از جامعه زدود. این صاحبان فکر و اندیشه و اثرگذار در جامعه هستند که باید کار علمی و گسترده ای را در این زمینه شروع کنند.
کارکرد رسانه ها در این زمینه چیست؟ و چقدر رسانه های ما از این ظرفیت استفاده می کنند؟
محدودیت ها، تابوها و سیاست های دولت ها تا چه حد در این زمینه موثر بوده است؟
مسوولان کشور یکی از عواملی هستند که سبب شده اند زنان جایگاه واقعی شان را در جامعه نداشته باشند. قوای سه گانه و سایر نهادها هر کدام باید به تناسب کار خودشان و اختیاراتی که دارند روی این مساله کار کننند. دولت از ظرفیت خود و به ویژه ظرفیت معاونت امور زنان می تواند بیشترین بهره را در این زمینه داشته باشد. قوه قضائیه می تواند از طریق فرهنگ سازی و حل مسائل به شیوه فرهنگی در پیشگیری از انحرافات و وقوع جرم تلاش کند. مجلس نیز می تواند در این زمینه مثمر ثمر باشد این قوه به دلیل اهمیتی که در تدوین و تصویب قوانین دارد باید بخشی از نیروهای خود را بر روی این کار متمرکز کند و کار فکری و اجتماعی انجام دهند تا بتوانند جایگاه زنان را در میان خود زنان و جامعه ارتقا دهند.
برگزاری جشنواره "زن، خانواده و رسانه" تا چه اندازه می تواند به پیشبرد این اهداف یاری برساند؟
قطعا موثر خواهد بود. این جشنواره می تواند دامنه حساسیت رسانه ها واهالی رسانه را نسبت به مسایل حوزه زنان بالا برده و موجب شود اهالی رسانه با دقت و توجه بیشتری مسایل حوزه زنان را بررسی کرده و بازتاب دهند.