ترک نشین موتور که در مرتبه اول ما را تهدید کرده بود، اینبار از موتور پیاده شد و چاقویی حدودا 20 سانتی را از زیر لباسش خارج کرد و با محمدصادق درگیر شد.
در یک لحظه وی ضربه ای محکم به ناحیه سر
محمدصادق وارد کرد که بر اثر شدت ضربه، محمدصادق بر روی زمین افتاد. آن دو
جوان موتورسوار با مشاهده صحنه، به سرعت از محل متواری شدند و ما نیز
بلافاصله با 110 و اورژانس تماس گرفتیم.
با انتقال محمدصادق به بیمارستان، وی به علت شدت جراحت وارد شده به ناحیه
سر دچار کما شده و با وجود انجام اقدامات درمانی به علت ضربه مغزی ناشی از
اصابت جسم سخت سه روز بعد فوت می کند.
همزمان با اعلام خبر فوت محمدصادق به کلانتری، نوجوانی حدودا 16 ساله به
بیمارستان مراجعه و در خصوص وضعیت سلامتی متوفی سؤالاتی را از پرسنل
بیمارستان می کند که کارکنان بیمارستان با مشاهده وضعیت اضطراب در چهره وی و
همزمان با حضور مامورین کلانتری در بیمارستان، موضوع را به ماموران اطلاع
می دهند.
نوجوان 16 ساله با مشاهده ماموران قصد فرار از بیمارستان را داشته اما دستگیر و به کلانتری 114 غیاثی منتقل می شود.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمد، پرونده به همراه یک متهم 16
ساله بنام "حامد . ط" و به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای ناحیه 29
تهران، جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ
قرار گرفت.
حامد در مراحل اولیه دستگیری مدعی شده بود که هیچگونه اطلاعات دقیقی در
خصوص مشخصات ترک نشین موتور و در واقع همان عامل جنایت ندارد. پس از انتقال
به اداره دهم پلیس آگاهی اعتراف کرد که درگیری توسط یکی از بچه محل هایش
به نام منصور 19 ساله انجام شده است.
حامد در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: در حال چرخیدن با موتور در خیابان بودم
که ناگهان منصور مرا صدا زد. منصور عنوان کرد که در مراسم جشن تولد یکی از
دوستانش مقدار زیادی مشروبات الکلی استفاده کرده و به همین علت در حالت
طبیعی قرار ندارد.
به این بهانه درخواست کرد تا با موتور قدری او را در بچرخانم تا سرش قدری باد خورده و آرام شود.
در حال پرسه زدن و چرخیدن در خیابان امیرسلیمانی بودیم که منصور با متوفی
چشم تو چشم شد و از من خواست تا توقف کنم. در حالیکه پشت موتور نشسته بود
آن سه جوان را تهدید کرد که اگر بار دیگر آنها را در داخل محل ببنید،
اینبار با آنها درگیر خواهد شد و پس از آن از محل دور شدیم.
پس از دقایقی چرخیدن در داخل خیابان بار دیگر با همان سه جوان اینبار در خیابان عجب گل برخورد کردیم که اینبار منصور از موتور پیاده شد و بی هیچ مقدمه ای با کشیدن قمه از زیر لباسش به سمت یکی از آن سه نفر رفت و با چاقو ضربه ای به سرش وارد کرد که آن جوان روی زمین افتاد.
منصور به سرعت سوار موتور شد و من نیز به سرعت محل را ترک کردم. پس از آن دیگر منصور را ندیدم.
با شناسایی
محل سکونت منصور و انجام تحقیقات پلیسی، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که
منصور پس از متارکه پدر و مادرش، به همراه مادربزرگش زندگی کرده و در زمینه
خرید فروش موادمخدر و مشروبات الکلی فعالیت دارد.
در ادامه تحقیقات پلیسی، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که منصور پس از وقوع درگیری از تهران متواری شده است. تحقیقات جهت دستگیری متهم در دستور کار کارآگاهان قرار داشت که کارآگاهان اطلاع پیدا کردند منصور پس از متواری شدن از تهران، ابتدا به شمال کشور و از آنجا به شرق کشور رفته است.
تحقیقات جهت شناسایی آخرین مخفیگاه منصور همچنان در دستور کار قرار داشت تا نهایتا کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که مدت کوتاهی به تهران آمده و بلافاصله از تهران به جنوب کشور و شهر دزفول متواری شده است.
سرانجام با شناسایی
آخرین مخفیگاه متهم در یکی از باغ های حاشیه شهر دزفول، کارآگاهان اداره
دهم پلیس آگاهی با اخذ نیابت قضایی به دزفول اعزام و سرانجام در ساعت یک
بامداد 14 فروردین موفق به دستگیری منصور شدند.
پسر جوان پس از دستگیری و انتقال به اداره دهم صراحتا به ارتکاب جنایت اعتراف و اظهاراتش دوستان متوفی و همچنین حامد را تأیید کرد.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با اعتراف متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
میزان