سيدصادق روحاني: در زمان آغاز به کار دولت و موقعی که عزت الله ضرغامی ریاست سازمان صدا و سیما را بر عهده داشت، مخالف خوانی های صدا و سیما توجیهی سیاسی داشت. با توجه به نزدیکی ضرغامی به جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامي، صدا و سیما در دوره او رويکردي جناحی و حزبی نسبت به دولت داشت. دولت از دست اصولگرایان نزديک به آن طيف خارج شده و طبیعی بود که صدا و سیمای سیاست زده و جناحی،که بسياري او را «رسانه ميلي» ميخوانند نه «ملي»، منتقد شماره یک دولت باشد. در همان دوره بود که وقتی فیلم «من روحانی هستم» در تخریب چهره رئیس جمهور ساخته و برخی اتهام ها به حسن روحانی زده شد، صدا و سیما در بخش های خبری خود به تبلیغ آن پرداخت. اين رسانه در اقدامي دیگر،دکتر محمود سریعالقلم ازچهرههای دانشگاهی حامی دولت را در تلویزیون به عنوان مشاور رئيس جمهور با کروات دراجلاس داووس نشان داد واز او و مواضعش انتقاد کرد.
البته این رفتارهای صدا و سیما واکنش دولت را نیز به همراه داشت. حجت الاسلام علي یونسی مشاور اموراقوام واقلیتهای دینی رئيس جمهور در همان مقطع گفت: «صداوسیما درجایگاه رسانه اپوزیسیون نسبت به دولت عمل می کند در حالی که صداوسیما باید حامی رئیس جمهور باشد ودرعین حال نظرات مردم را در رابطه با دولت منعکس کند.»
وقتی در آبان ماه سال 93 با حکم رهبر انقلاب محمد سرافراز جایگزین ضرغامی شد، خیلی ها گمان می کردند از شدت حملات صدا و سیما به دولت کاسته خواهد شد، چرا که سرافراز پیشینه جناحی بارز چندانی نداشت و یکی از مدیران باسابقه صدا و سیما به شمار مي رفت. با این وجود همچنان رسانه ملی، «میلی» ماند. چه آنکه عمده برنامه های کارشناسی سازمان صدا و سیما رنگ و بوی جانب دارانه دارد.
این جانبداری سیاسی صدا و سیما در جریان مذاکرات هسته ای به اوج خود رسید. در دوران برگزاري مذاکرات به ریاست سعید جلیلی رسانه ها از جریان مذاکرات دور نگه داشته می شدند، اما در دوراني که مذاکرات به رياست محمدجواد ظريف اداره مي شد، هربار هواپيماي حامل اعضاي تيم مذاکره کننده با دهها خبرنگار و اصحاب رسانه، به محل مذاکرات مي رفت. با اين حال صداوسيما همواره مدعي بود که رسانه ها از جزئيات مذاکرات بي اطلاعند و در گزارش هايش به اين موضوع اشاره نمي کرد که در دولت گذشته نيز جزئيات مذاکرات محرمانه بود!
در دوره جدید اما صدا و سیما تمام قد در مقابل مذاکرات هسته اي ایستاد. تنها نگاهی به عناوین فیلم های مستندی که در زمان مذاکرات در تلویزیون ساخته و پخش شده است، گواه روشنی درباره این موضوع است که صدا و سیما را سیاه نما ترین رسانه منتقد دولت بدانیم.«رژیمبازرسیها»، «لبخندگرگ»، «هنوزنمیتوانیم»،«فکتشیتملت» و «بازرسیهایبیسابقه» نمونه هايي از اين مستندها هستند. علاوه بر تمام اينها، صداوسيما مشروح مذاکرات در کميسيون برجام مجلس به رياست عليرضا زاکاني از منتقدان دولت يازدهم را نيز به شکل گزينش شده اي منتشر نمود. چه آنکه جلساتي که با حضور سعيد جليلي برگزار مي شد را در چندين نوبت پخش مي کرد اما نشستي که با حضور سخنگوي دولت و وزير اطلاعات برگزار شد را پخش نکرد. البته سخنان محمدجواد ظريف و يارانش در تيم مذاکره کننده، پاسخگوي اتهامات و ترديدهاي جليلي و يارانش بود و هر بيننده منصفي را متوجه صحت و سقم مدعاهاي هر دو طرف مي نمود.
ماجرای اتهامات یک طرفه زاکانی در صدا و سیما علیه برجام و در حالی که نماینده دولت را بعد از دعوت به برنامه راه ندادند موج انتقادات علیه عملکرد جناحی صدا و سیما را به اوج رساند. ماجرا از اين قرار بود که حميد بعيدي نژاد رئيس تيم کارشناسي مذاکرات هسته اي و عليرضا زاکاني رئيس کميسيون ويژه بررسي برجام در مجلس مهمانان گفت و گوي ويژه خبري بودند اما وقتي برنامه روي آنتن رفت خبري از بعيدي نژاد نبود. او در نشستي يکجانبه برآوردهايش از برجام را گفت و از زمان بندي بررسي و تصويب آن در مجلس و مهمانان آتي کميسيون برجام خبر داد. فرداي آن روز معلوم شد که پشت ماجراي نبودن بعيدي نژاد چيست. يک سايت خبري در اين باره نوشت: زاکانی که از مخالفان برجام و توافقات هسته ای است، در لحظه حضور در استودیوی گفتگوی ویژه خبری اعلام می کند حاضر نیست در برابر بعیدی نژاد بنشیند!
اما يک جانبه گرايي رسانه ملي که در برنامه هاي گفت و گو محور خود کمتر از نمايندگان دولت بهره مي برد و بيشتر منتقدان و مواضعشان را به تصوير مي کشيد، باعث شد که رئیس جمهور و دولت مردان لب به گلایه بگشایند. از جمله آنکه حجت الاسلام حسن روحاني گفت: چرا صندوق بینالمللی پول، بانکجهانی ورسانه های خارجی باید بگویند که کار دولت ایران در اقتصاد درتاریخ کشورهای درحال توسعه، کم نظیر بوده وچرا صداوسیما نگوید؟
مجید انصاری معاون پارلمانی رییس جمهوری هم اردیبهشت سال پیش با انتقاد از عملکرد صداوسیما گفت: این رسانه در پخش دستاوردها و توفیقات دولتی کم لطفی میکند.
رويکرد جناحي صداوسيما در ايام انتخابات مجلس نيز به گونه اي ديگر نمايان شد. چه آنکه در بخش هاي خبري نيمه رسمي خود، از نشست هاي انتخاباتي و مواضع منتقدان دولت گزارش هايي را منتشر مي کرد اما حاميان دولت سهمي در برنامه هاي اين رسانه نداشتند. پيروزي منتقدان دولت در برخي حوزه هاي انتخابيه هم بيش از شکستشان در کلان شهرهايي چون تهران به تصوير کشيده شد.
گزارش هاي انتقادي صداوسيما عليه برنامه هاي اقتصادي دولت که آن را برخلاف اقتصاد مقاومتي معرفي مي کرد با انتشار نخستين گزارش از اجراي برجام، بار ديگر رسانه ملي را به سوي انتقاد از دولت در مواضع ديپلماتيک سوق داد تا مدعي شود برجام هيچ دستاوردي نداشته است.
بار ديگر شاهد گلایه دولت اين بار از زبان اسحاق جهانگیری معاون اول دولت از رسانه ملي بوديم. وی خواهان پخش موضوعات مثبت وامید آفرین از سوی صدا و سیما شد و باگلایه از پخش نشدن مباحث امید آفرین که از سوی دولت مردان بیان میشود، گفت: پخش شدن نقاط یأس آفرین نتیجه خوبی ندارد و با چنین رویکردی فقط مشکلات بیان شود ،هیچ چیزی پیش نمیرود و به نفع کشور ،نظام و عزت مردم نیست. معاون اول رئیسجمهور، معتقد است صدا و سیما در برنامههای تلویزیونی به نقاط قوت که دولت انجام میدهد، نمیپردازد واین موضوع را موجب وارد آمدن آسیب به کشورارزیابی کرد.
اما پاسخ مسئولان صدا و سیما به این گلایه انکار بود. سایت جام جم وابسته سازمان صدا و سیما در گزارشی که درباره این گلایه های دولت مردان منتشر کرده است اینگونه پاسخ داده که:ازاول مرداد ۱۳۹۲ تااول خرداد ۱۳۹۳ مسئولان قوه مجریه جمعا ۲۰۰ هزارو ۹۸۹ دقیقه در مراکزاستانها ازآنتن رسانه ملی استفاده کرده ودررادیو نیز7542 دقیقه از مدت زمان برنامهها به مسئولان دولتی اختصاص یافته است. همچنین دراین مدت ۷۵ برنامه گفتوگو محوردربخش گفتوگوی ویژه خبری شبکه دوسیما در اختیار مسئولان قوه مجریه قرارداده شده است واینها همه در کنار پخش مستقیم اظهارات رئیس دولت در مورد مسائل مهم روز و نیز ممانعت از انتشار دیدگاههای منتقدان دولت در زمینه پروندههایی حساس چون پرونده هستهای است.همچنین نگاهی به صفحات رونامه جام جم وابسته به سازمان صدا و سیما می توان رویکرد مدیران سازمان صدا و سیما را نسبت به دولت به وضوح دید.
از همین پاسخ می توان نتیجه گرفت که صدا و سیما پخش سخنان رئیس جمهور و دولتمردان را برنامه تولیدی در جهت حمایت از دولت به حساب می آورد. اما نکته ای که فراموش شده است این است که در این گزارش صدا و سیما سانسور سخنان رئیس جمهور، تیترهای جانب دارانه و گزینشی عمل کردن های بخش های خبری و در نهایت برنامه تولیدی تخریبی علیه دولت نیامده است.
این مسئله را بگذارید در کنار اینکه در ماه های آخر سال گذشته رسانه ملی با مطرح کردن بحث بودجه صدا و سیما موج جدیدی علیه دولت را آغاز کرده است. البته صدا و سیما در اینکه بودجه سالیانه اش کفاف هزینه هایش را نمی دهد صادق است اما اتهام زدن به دولت برای کاهش این بودجه اتهامی واهی است. مسلما وقتی سازمانی با هزاران نفر پرسنل و امکانات فراوان فنی و مهمتر از همه حق انحصاری تولیدات رادیو تلویزیونی در ایران نمی تواند با شبکه های درجه دو و سه ماهواره ای رقابت کند، مشکل را نه در بودجه دولتی که در نگاه جناحی و غیر حرفه ای و تولیدات بدون مخاطب آن باید جست و جو کرد.