کد خبر: ۶۵۴۳۶۵
تاریخ انتشار: ۲۸ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۸:۳۱
تعداد بازدید: ۱۰۵۱
احمدرضا عابدزاده هم که باشی در خانه حرف اول و آخر را همسرت می‌زند. پیشنهاد می‌کنیم‌ این گفتگوی متفاوت با عقاب آسیا را از دست ندهید.
عابدزاده: یک بار عاشق شدم برام کافیهاحمدرضا عابدزاده هم که باشی در خانه حرف اول و آخر را همسرت می‌زند. پیشنهاد می‌کنیم‌ این گفتگوی متفاوت با عقاب آسیا را از دست ندهید.

براي آخرين روزهای سال 94 با احمدرضا عابدزاده چهره محبوب فوتبال كشورمان گفت‌وگويي كاملاً صميمانه و خودماني انجام داديم. گپ و گفتي خارج از دنياي فوتبال با دروازه‌باني كه دل بزرگي دارد.

* به ايام نوروز كه نزديك مي‌شوي چه حسي پيدا مي‌كني؟

صحبت عيد كه مي‌شود ياد خانه‌تكاني و تميزكاري مي‌افتم (خنده) همين حالا هم رئيس (منظور همسرش است) دارد صدايم مي‌كند كه به دليل قد و قامتم زحمت لوستر را بكشم.

* در نوجواني و جواني هم كه بايد به مادر كمك مي‌كردي؟

حسابي و البته با علاقه و گذاشتن وقت و انرژي زياد. از شستن فرش با پارو گرفته تا تميز كردن در و ديوار.

* يك سؤال ويژه؛ احمد عابدزاده «زن‌ذليل» است؟

به قيافه‌ام مي‌خورد؟

* نه!

ولي احترام خيلي خاصي براي شريك زندگي و ياور هميشگي‌ام قائل هستم. من سال‌ها درگير فوتبال، اردو، مصدوميت و شغلم بوده‌ام و بيشتر زحمت زندگي و بچه‌ها را همسرم كشيده است.

* از ايام نوروز در دهه 60 و 50 خاطره نگفته‌اي داري؟

بچه كه بوديم با پدر و مادرم كه خدا رحمتشان كند مي‌رفتم خانه اقوام. آن زمان واقعاً ارزاني بود مثلاً يك 10 توماني كه از دايي‌ام عيدي گرفته بودم را 2 روز تلاش كردم تا تمامش كنم. در آبادان يك بليت 5 ريالي مي‌خريدم و مي‌توانستم 2 تا فيلم ببينم. ساندويچ يك تومان بود. يادم هست يك سال عيد نوروز از آبادان مستقيماً رفتيم متل قو و ساحل الان كه به يادش افتادم تصوير آن لحظات در ذهنم تداعي مي‌شود.

* با اتومبيل پدر رفتيد يا اتوبوس؟

پدرم يك بنز قديمي داشت كه الان نمي‌دانم 100 هزار تومان خريده بود يا 250 هزار تومان. با اتومبيل او رفتيم.

* پس بچه پولدار بوديد؟

زندگي‌مان بد نبود اما من هيچ‌وقت از پدرم درخواست پول توجيبي نمي‌كردم و از نوجواني خرجي‌ام را درمي‌آوردم.

* چگونه؟

پيش يك اوستاي كاشي‌كار كارگري مي‌كردم. روزي 25 تومان حقوقم بود و در كل خرج خودم را درمي‌آوردم. پدرم هم مخالفت نمي‌كرد كه بگويد بيا اين پول را بگير اما تو اين سن سر كار نرو، اتفاقاً عقيده داشت مرد بايد از نوجواني خودش را بسازد و ياد بگيرد روي پاي خودش بايستد.

* اما خيلي از نوجوانان امروزي كار كردن را عار مي‌دانند.

كار نكردن عار است و كارگري افتخار. اگر مستقل نباشي عار است. آدم يا مستقل مي‌شود يا نياز به لطف ديگران دارد كه به نظر من اين خيلي بد است. هيچ شغلي بد نيست. پيامبران چوپاني كرده‌اند و بسياري از ائمه كارگري اما مي‌شنوم فلان جوان مي‌گويد 14 سال درس نخوانده‌ام كه بروم كارگري. البته جوان‌هاي خوب هم زياد در مملكت ما ديده مي‌شوند. در رستورانم در متل قو چند دانشجو كار مي‌كنند تا خرج زندگي و تحصيل‌شان را دربياورند. مثلاً آينده اين دانشجوها با دانشجويي كه چشمش به جيب پدرش است تا بازوهاي خودش خيلي فرق مي‌كند. در اروپا و آمريكا جواناني را در اماكن مختلف مشغول كار و كارگري مي‌بينيد كه پدرشان به عنوان مثال يك سياستمدار برجسته، يك پزشك يا كارخانه‌دار است و اين جوانان دوست ندارند در مجموعه پدرشان كار و احساس كنند دارند از رانت پدرشان بهره مي‌برند. كار كردن در نوجواني و جواني مثل سربازي آدم را مي‌سازد.

* شما سربازي‌تان را در تيم ژاندارمري پشت سر گذاشتي، از آن دوران چه خاطراتي در ذهن داري؟

سربازي خيلي شيرين است حتي زماني كه مجبوري غذاي شور با نخود لوبياي نپخته را بخوري. (خنده) بشين پاشو، كلاغ‌پر، مراسم صبحگاه و... خاطره‌انگيز است. سربازي زمان جواني من 27 ماه بود و 3 ماه آموزشي‌ام را در پادگاني نزديك كارخانه ذوب‌آهن اصفهان پشت سر گذاشتم.

* بعد هم زندگي مشترك را آغاز كردي.

عاشق شدم (خنده) كه براي هفت پشتم بس بود. (خنده شديدتر)

* همسرتان حرف‌ها‌ي‌تان را مي‌شنود؟

همين جا بالاي سرم ايستاده است و لطفاً بنويس از ايشان سپاسگزارم. (خنده)

* الان سن ازدواج بالا رفته اين براي جامعه خوب است يا خطرناك؟

تمام هزينه ازدواج من شد 32 هزار تومان. پول شام 120 مهمان عروسي‌ام 13 هزار تومان شد. الان با 13 هزار تومان براي 5 نفر هم نمي‌توان فلافل خريد چه برسد به شام عروسي. به نظرم در شرايط فعلي ايده‌آل‌ترين سن براي عروسي 35 سالگي به بالاست. قديم پدر خانواده كار مي‌كرد و چند تا بچه راحت زندگي‌شان را مي‌كردند الان پدر و مادر همزمان كار مي‌كنند باز بيستم برج كم مي‌آورند و دنبال مساعده هستند. حقوق كارمندان چقدر است؟ چيزي كه امسال رسمي بود كمتر از يك ميليون تومان! با اين حقوق مي‌توان اجاره‌خانه داد، قبض آب، برق، گاز، تلفن، شارژ ساختمان، عواض شهرداري، كرايه ماشين و مخارج معمول زندگي را تأمين كرد؟ در تهران يك زوج با درآمد زير 3 ميليون تومان نمي‌توانند يك زندگي عادي داشته باشند. والدين هم نگران آينده فرزندشان هستند يك پسر تا برود خواستگاري بايد بگويد آپارتمان دارد؟ درآمدش چقدر است و در انتها مي‌افتد به چانه‌زني براي مهريه (خنده).

* خانواده عروس هم مهريه بالا طلب مي‌كنند.

عيبي ندارد در اين مواقع پسر مي‌گويد آپارتمان 60، 70 متري‌ام كوچك است آن را مي‌فروشم و يك آپارتمان 400 متري اجاره مي‌كنم و زحمت پر كردن اين متراژ را شما با جهيزيه چند صد ميليون توماني تقبل كنيد (خنده). جدا از اين صحبت كه شوخي بود والدين نبايد زمان آغاز و تشكيل زندگي فرزندشان دنبال معامله و ضمانت باشند. اين بحث‌ها بعد از مدتي ميان زوج اختلاف و تشنج ايجاد مي‌كند.

* چقدر اهل مد و لباس هستي؟

همه آدم‌ها دوست دارند لباس شيك بپوشند. زمان بازيگري‌ام بيشتر اسپورت مي‌پوشيدم و الان كت شلوار و در كل لباس رسمي را بيشتر از اسپورت دوست دارم و هنگام انتخاب لباس به مارك و قيمت كاري ندارم. لباس‌هاي مارك و گران‌قيمت ضامن خوب بودن براي همه نيستند. لباس بايد به آدم بيايد، گاهاً لباس گران‌قيمت هم ديده‌ام كه توي تن آدم گريه مي‌كند.

* صحبت از زمان بازيگري‌ات شد، بامزه‌ترين فوتباليستي كه ديده‌اي چه كسي بوده است؟

استاداسدي به تمام معنا شيرين و بامزه و دوست‌داشتني بود. سيروس دين‌محمدي و مجتبي محرمي را هم دوست دارم چون بي‌شيله پيله هستند.

* از رفيقان نارو خورده‌اي؟

آدم‌ها نارو هم مي‌زنند اما بايد نيتت خوب باشد تا آن بالاسري در هر شرايطي هوايت را داشته باشد. به قول معروف باخدا باش و پادشاهي كن، بي‌خدا باش و هر چه خواهي كن.

* براي عيد امسال برنامه‌ريزي كرده‌اي؟

بله، امروز عازم متل قو مي‌شوم و تا 15 فروردين در اين شهر هستم. سرم هم شلوغ است چون متل قو در تعطيلات شلوغ است و من از صبح مي‌روم در مغازه‌اي كه تازه در اين شهر باز كرده‌ام.

* بعد از سال تحويل چه كسي اولين عيدي را از احمدرضا عابدزاده دريافت مي‌كند؟

مسلماً همسرم.

* عيد را با چه پيامي به هموطنان تبريك مي‌گويي؟

فرا رسيدن نوروز باستاني، يادآور شكوه ايران بر همه ايرانيان پاك‌پندار، راست‌گفتار و نيك‌كردار خجسته باد. اميدوارم در سال جديد مردم كشورم زندگي شادتري را داشته باشند و اين زندگي شاد مستلزم يكسري فاكتورهاست كه اميدوارم شرايطش مهياتر از سال‌هاي گذشته باشد. چون پنج‌شنبه است، يادي مي‌كنم از همه رفتگان از ناصرخان حجازي عزيز تا همايون خان بهزادي دوست‌داشتني و ساير دوستان و اميدوارم روحشان قرين رحمت باشد.

خبرآنلاین
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظر شما
در زمینه ی انشار نظرات مخاطبان رعایت چند نکته ضروری است
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید خبر داغ مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است خبر داغ از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب, توهین یا بی احترامی به اشخاص ,قومیت ها, عقاید دیگران, موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه های دین مبین اسلام باشد معذور است. نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نام:
ایمیل:
* نظر: