حدود سه سال قبل بود که روزی همسرم بدون هیچ بهانه ای از خانه بیرون رفت و دیگر هیچ خبری از او نداشتم. روزهای سختی را می گذراندم و به زحمت مخارج فرزندانم را تامین می کردم تا این که یک روز وقتی در حیاط را گشودم ناگهان شوهرم را مقابلم دیدم و از شدت خوشحالی جیغ بلندی کشیدم اما ...
کد خبر: ۹۲۷۴۰۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۲۰
بعد از آن که از نامزدم طلاق گرفتم، از سوی خانواده ام نیز طرد شدم چرا که آن ها انتظار نداشتند من بعد از دو ماه نامزدی، حقیقت تلخی را برای نامزدم فاش کنم و...
کد خبر: ۹۲۶۱۰۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۰۵
خودم هم نفهمیدم چگونه در دام نقشه های شیطانی جاری ام گرفتار شدم و زندگی ام را به نابودی کشاندم در حالی که آن دختر خیابانی با توصیه های من بخشیده شد و… .
کد خبر: ۹۲۴۷۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۲
روزی که توسط ماموران در سه راه افسریه تهران دستگیر و دوباره به زندان مشهد منتقل شدم، گوشی تلفنم در دست یکی از هم بندیهای سابقم ماند که برای دیدار من به تهران آمده بود ولی بعد از این ماجرا تازه فهمیدم که...
کد خبر: ۹۲۳۸۵۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۱۳
با آن که ۹ سال برای ازدواج با همسرم انتظار کشیدم و حتی برای جلب رضایت خانواده ها دست به خودکشی زدم اما اکنون هیچ ارتباط عاطفی بین ما وجود ندارد و تا مرز طلاق پیش رفتیم چرا که …
کد خبر: ۹۲۳۴۸۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۰۹
مردی که ۹ سال برای رسیدن به همسر خود انتظار کشید بعد از ازدواج تا مرز خودکشی پیش رفت.
کد خبر: ۹۲۳۳۵۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۰۸
زنی میان سال به همراه دختر ۱۷ ساله اش برای شکایت از یک مدیر شرکت مسافرتی هوایی به کلانتری امام رضا (ع) مشهد مراجعه کرد.
کد خبر: ۹۲۰۴۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۰۹
باورم نمی شد، دختر ۱۳ ساله سرکرده باند کیف قاپی و سرقت موتورسیکلت باشد اما این ماجرا حقیقت داشت.
کد خبر: ۹۱۷۷۹۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۱۱
لجبازیهای پدرم نه تنها زندگی خودش را به نابسامانی کشید بلکه زندگی و آینده مرا نیز نابود کرد. حالا هم که از شهرستان گریخته ام پدرم نشانی مرا یافته است. اینها بخشی از اظهارات زن مطلقه ۲۲ سالهای است که برای شکایت از پدرش وارد کلانتری شده بود.
کد خبر: ۹۱۰۴۲۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۹
وقتی به راحتی گوشی سرقتی را در منطقه احمدآباد مشهد فروختم، چشمانم از خوشحالی برق زد، تصمیم گرفتم با همین شگرد به سرقتهایم ادامه بدهم اما ...
کد خبر: ۸۹۷۱۱۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۱
دیگر تحمل این شرایط برایم بسیار دشوار شده است. شوهر بیکارم در خانه مینشیند و هر سه روز 20گیگ اینترنت مصرف می کند، در حالی که من باید بیرون از منزل کار کنم و هزینه های زندگی ام را بپردازم با وجود این ...
کد خبر: ۸۸۹۳۴۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۲۳
دیگر به هیچ وجه حاضر نیستم به زندگی مشترک با همسرم بازگردم چرا که بارها او را به خاطر رابطه اش با یک زن مطلقه بخشیدم تا زندگی ام را حفظ کنم اما این بار...
کد خبر: ۸۸۹۱۱۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۲۰
من هیچ گونه سرقتی مرتکب نشدم. تمام سرقت ها را امین و قاسم انجام می دادند، من فقط داخل خودرو می نشستم تا پلیس منحرف شود و کسی به ما شک نکند...
کد خبر: ۸۸۷۷۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۰۵
با آن که عذاب وجدان شدیدی دارم اما امروز برای شکایت به کلانتری نیامده ام چرا که من خودخواسته و به خاطر وسوسه مالی در این گرداب گناه فرو رفته ام اما...
کد خبر: ۸۸۷۳۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۰۲
زن ۳۵ سالهای که به همراه دو نفر از دوستانش برای اعلام شکایت از مرد تعمیرکار وارد کلانتری شد درباره ماجرای یک آشنایی خیابانی به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری توضیحاتی ارائه داد.
کد خبر: ۸۷۴۸۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۱۷
زن ۳۷ ساله ای که در پی شکایت دختر مطلقه اش مبنی بر کتک کاری و بیرون انداختن از منزل، به کلانتری احضار شده بود، راز سالها زندگی فلاکت بارش را فاش کرد.
کد خبر: ۸۵۱۹۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۸
می دانستم که سومین شوهرم مخارجش را از راه سرقت خودرو تامین می کند ولی چاره ای نداشتم جز آن که چشمانم را روی خلافکاری هایش ببندم و در ارتکاب جرم با او همراه شوم، چرا که وقتی خمار می شدم همه فکر و ذهنم رسیدن به مواد مخدر بود، به همین دلیل دست به هر کاری می زدم. این ها بخشی از اظهارات زن 20 ساله عضو یک باند سرقت خودرو است که در عملیات ضربتی نیروهای تجسس زبده کلانتری شهرک ناجای مشهد به دام افتاد.
کد خبر: ۸۵۱۰۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۰
زن 48 ساله ای که آثار کبودی ناشی از کتک کاری بر چهره اش نمایان بود، برگه شکایت از همسرش را روی میز مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری پنجتن مشهد گذاشت و با بیان این که دیگر نمی توانم کتک ها و تهمتهای همسرم را تحمل کنم سرگذشت خود را برای کارشناس اجتماعی کلانتری توضیح داد
کد خبر: ۸۲۲۸۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۰
دختر 21 ساله در حالی که اشک های سوزان ندامت چون قطرات باران بر سنگ فرش های اتاق مشاوره کلانتری می چکید و از شدت شرم توان نگاه کردن به چهره غمگین و حیرت زده مادرش را نداشت در تشریح حادثه ای که او را به پرتگاه تباهی و سیه روزی کشاند، زندگی خود را برای مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سناباد مشهد شرح داد.
کد خبر: ۸۱۹۵۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۴
علاقه زیادی به درس و مدرسه نداشتم و به همین خاطر در مقطع راهنمایی ترک تحصیل کردم و به امور خانه داری پرداختم. آن زمان در یکی از شهرستان های کوچک خراسان شمالی زندگی می کردیم. اگرچه پدرم کارگری ساده بود اما زندگی آرام و بدون دغدغه ای داشتیم تا این که «حسین علی» به خواستگاری ام آمد.
کد خبر: ۸۱۶۰۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۶