دادستان تهران به پروندهای که شب گذشته در دادسرای ارشاد مفتوح شد، گفت: حسب گزارش سرپرست دادسرای ناحیهٔ ۲۱، در یک کافیشاپ واقع در مرکز تهران ۱۲۰ نفر زن و مرد در وضعیت نامناسب دستگیر شده و حسب تحقیقات انجام شده از متهم اصلی، به مدیر کافیشاپ مذکور برای چهار ساعت برگزاری مراسم هفتصد هزار تومان اجاره پرداخت شده است. به موجب این گزارش، دو نفر خواننده غیرمجاز در مراسم حضور داشته و متهمان با صدور قرار تأمین به زندان معرفی شدند. در این مراسم ۱۵ بطری مشروبات الکلی کشف و ۱۵ نفر از متهمان در حالی که مست بودند دستگیر شدند و از ادامه فعالیت کافیشاپ جلوگیری شده است.
کد خبر: ۶۹۶۹۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۲۴
کد خبر: ۶۸۶۴۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۲۰
دستورکار جلسات هفتگی کمیسیونهای تخصصی مجلس از شنبه ۳۰ مرداد تا چهارشنبه ۳ شهریور ماه ۹۵ اعلام شد.
کد خبر: ۶۷۸۲۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۲۸
ستاد حقوق بشر کشورمان به منظور تنویر افکار عمومی در مورد گزارش بیاساس وزارت خارجه انگلیس در خصوص وضعیت حقوق بشر در ایران، گزارش مبسوطی را منتشر کرد.
کد خبر: ۶۷۸۰۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۲۷
این روزها سر هر چهارراه، بدون استثنا کودکانی را میتوان مشاهده کرد که به شیوههای یکسان و ابزار مشترک، تکدیگری میکنند، و البته نکته قابل توجه درباره آنها شیوه یکسان در تکدی گری است که از ساماندهی شدن و باند بودن آنها حکایت دارد.
کد خبر: ۶۷۴۹۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۱۰
گزارشی از حاشیههای یک آگهی عجیب
مردی که پسرش ۶ سالهاش را برای فروش گذاشته است، گفت: یک پسر کوچک دیگر هم دارم که حدود یک سال و خردهای مانده تا هفت سال او هم تمام شود، میخواهم او را هم سال آینده واگذار کنم.
کد خبر: ۶۶۹۱۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۰۷
جنجالها و کش و قوسهای پرونده «ندا» در فضای مجازی سرانجام پس از دو هفته وزیر آموزش و پرورش را به واکنش وا داشت.
کد خبر: ۶۶۱۸۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۲۸
مهمترین موضوع در بحث خشونت خانگی، نبود «قانونِ خاص خشونت خانگی» است.
کد خبر: ۶۵۸۴۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۰۷
دخترک مضطرب و پنهان از چشم مادر و برادرانش گوشی را برداشت و شماره را گرفت. با شنیدن صدای مددکار کمی آرام گرفت، «الو... الو... میخوام ببینمتون... تو روخدا زودتر بیاین... زیاد نمیتونم حرف بزنم... یه مرد اینجاست» و بعد صدای بوق ممتد تلفن...
کد خبر: ۶۵۵۷۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۱۶
دخترک مضطرب و پنهان از چشم مادر و برادرانش گوشی را برداشت و شماره را گرفت. با شنیدن صدای مددکار کمی آرام گرفت، «الو... الو... میخوام ببینمتون... تو روخدا زودتر بیاین... زیاد نمیتونم حرف بزنم... یه مرد اینجاست» و بعد صدای بوق ممتد تلفن...
کد خبر: ۶۵۵۷۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۱۶