به گزارش خبرداغ به نقل از عصر ایران ، از رییس جمهوری خواسته بودیم از لاک سکوت بیرون بیاید و توضیح را به بعد موکول نکند. او هم امروز چنین کرد. پس، همین جای استقبال دارد. حسن روحانی گفت:
«- در این انتخابات (مناظره ها و تبلیغات انتخابات) فهمیدیم چقدرزنان، خوب هستند. چقدر اقوام خوب هستند. همه از زنان و اقوام میگویند.
- کسانی که میخواهند دولت و قدرت را به دست بگیرند که انگار نه انگار در همین نظام بودهاند. از کرۀ مریخ که نیامدهاند.
- بله، در سال 97 شرایط عوض شد. اما چرا عوض شد؟ چون وارد یک جنگ تمامعیار اقتصادی شدیم. آقای صدا وسیما! در سؤالات خود میپرسیدی وارد جنگ اقتصادی شدیم یا نشدیم؟ تازه همین هم اگر کرونا پیش نمیآمد رو به بهبود بود. کرونا اما همه چیز را برهم زد. 1.1 میلیون نفر را بیکار کرد. کرد یا نکرد؟
- در سؤالات مناظرهها جنگ اقتصادی مطرح نشد. گویی اصلا ترامپ نبوده است! بدترین جمهوری خواهان مگر کنار او نبودند تا ریشۀ ما را بکنند؟
- آقای صدا وسیما! میپرسیدی برجام آری یا نه؟ تحریم که معلوم است بد است. برجام را بپرس.
- کسانی که با من سینه به سینه میشدند و پرونده درست میکردند که فضای مجازی باید فیلتر شود حالا از پهنای باند حرف میزنند . قبلا این پهنا چقدر اذیتشان میکرد و حالا چقدر خوب شده این پهنای باند! خدا را شکر که دیگر هیچ کس نمی تواند بگوید طرفدار فیلترینگ است.»
سخنان روحانی صریح و روشن است. اما آیا میتوان آن را نوشدارو پس از مرگ سهراب دانست؟
نوشدارو پس از مرگ سهراب، وقتی است که سهراب، مرده باشد. سهراب اما مگر مرده است؟
تا سهراب چه باشد. اگر سهراب، صلح و برجام است نمرده است و دولت اصولگرا و رییس جمهور اصولگرا هم ناگزیر از اجرای آن است چه رسد به همتی که با چند اگر و شاید روی کاغذ بخت دارد.
اگر سهراب، اعتماد و سرمایۀ اجتماعی است شاید مرده باشد. اگر سهراب، ایران باشد ایران اما زنده است.
آرتور کوستلر میگوید: هر اعطایی را می توان بازپس گرفت و از هر افزودنی کاست اما آگاهی پس گرفتنی و کاستنی نیست.