گنجی نوشت: باید به این فرهنگ برسیم که مثلاً نمیشود شهیدان باکری، خرازی، همت، کاظمی و... را اسطورههایی دستنیافتنی و بر بال ملائک دانست، اما همترازان زنده آنان همچون رضایی، صفوی، قالیباف، جعفری و قربانی را به بدترین شکل ممکن به هجو و سخره گرفت. باید یاد بگیریم زندهها را هم ارج نهیم و، اما بعد...
جرم حداد عادل واقعاً چیست؟ سرمایهگذاری فرهنگی به جای سرمایهگذاری اقتصادی واجد نکوهش است؟ حداد عادل تجربه ذیقیمتی دارد او میداند که انقلاب اسلامی در حوزه نخبگی دو آبشخور همسو داشت؛ اول حوزههای علمیه و دوم مدارسی که در دهه ۳۰ به دور از چشم حاکمیت وقت تأسیس شدند و بسیاری از کادرهای دیروز و امروز انقلاب تربیتیافتگان آن مدارس هستند.
حداد عادل نه چهره اقتصادی است و نه نیازی به پول دارد. ۵۰ سال عضویت در هیئت علمی دانشگاههای تهران و شریف و اشتغال همسر و سالهای پایانی حیات نشان میدهد که حداد مشکل مالی ندارد و کسی نیز او را به ولع مادی و گرایش به زرق و برقخواهی دنیا نمیشناسد. جرم حداد عادل چیز دیگری است.
اولین جرم حداد عادل این است که در ۳۰ سال گذشته یک قدم از رهبری جلوتر نرفت و عقبتر نماند. از سواد خود نان خورد نه از مدیریت. بدون تردید اگر (فرضاً) ۵۰ نفر را حواریون اصلی امروز انقلاب اسلامی بدانیم یکی از آنان حداد عادل است.
اگر قرار باشد بعد از مرگ ملقب به «کانت ایران» شود چرا همین امروز نشود؟ بدون تردید در زبان و ادب فارسی، قرآنپژوهی، فلسفه اسلام، فلسفه غرب، تعلیم و تربیت و حتی فیزیک حداد عادل از سرآمدان و انگشتشماران امروز ایران است. در کجای دنیا چنین سرمایهای را به جرم اینکه مدرسهای را تأسیس کرده تازیانه میزنند؟ واقعاً در ایران امروز و خصوصاً در جبهه انقلاب اسلامی چند نفر دارای این وزانت علمی و تأثیرگذاری محتوایی هستند؟