*فرگوسن هم با آن همه قهرمانی تاریخ مصرفش در منچستر تمام شد و خداحافظی
کرد. الان هم کیروش خودش تصمیم گرفت که برود و نفر دیگری بیاید. الان باید
دنبال یک مربی پرتغالی باشند که با اروپای لاتین همخوانی دارد. کیروش با
فوتبال ما مچ شده بود و توانست یکسری چیزها را به فوتبال ایران اضافه کند
ولی فوتبال ایران باید یکسری چیزهای دیگر را هم به خودش اضافه کند. وقتی
تیم ملی امید میرود به یک تیمی میبازد که به کرهجنوبی برخورد نکند، این
یک ایراد بزرگ است.
* ما وقتی از کرهجنوبی میترسیم و عملا میبازیم تا با آن بازی نکنیم،
چطور میخواهیم مقابل ژاپن پیروز شویم و به مقام قهرمانی برسیم؟ ما تا کی
میخواهیم فوتبال عصبانی بازی کنیم و فرهنگ فوتبالمان را بالا ببریم. الان
نیم قرن است که قهرمان آسیا نشدهایم و داریم از یک اشتباه در بازی با
ژاپن حرف میزنیم! فوتبال ما نیاز به آسیبشناسی عمومی دارد و اتفاقاتی رخ
میدهد که عجیب و غریب است.
*یک درسی وجود دارد که به آن انگیختی میگویند. مثل زمانی که یک تیم در
زمین دور هم جمع میشوند که بازیکنان «یاعلی بگویند» یا هیجان را بالاتر
ببرند. وقتی این انگیختگی از حد نرمال خارج میشود و بالاتر میرود به
اخراج و اخطار میرسد. بازیکنان دعوا میکنند، توهین میکنند و از خود
بیخود میشوند. این انگیختگی بالا رفتن بیش از حد تولید فراانگیختگی
میکند. حال این فراانگیختگی را چه کسانی تولید میکنند و بالا میبرند.
برنامههای تلویزیونی که متاسفانه در این تورنمنت بیش از پنج شبکه
تلویزیونی از صبح تا شب مسابقات را تبلیغ میکردند و جو میدادند! قرعهکشی
میکردند، تبلیغ میکردند، جایزه میدادند، کارشناس میآوردند، پیراهن تیم
ملی را میپوشیدند و کارهای دیگری انجام میدادند. وقتی تلویزیون که رسانه
ملی است، اکثر شبکههایش را به فوتبال اختصاص میدهد و بیش از حد از
بازیکنان تعریف میکند، همین امر باعث میشود که آقای آزمون چنین رفتاری
کند و در گوش بازیکن ژاپنی بزند! یا آقای رضاییان به بازیکنی که به زمین
افتاده پسگردنی بزند! و اتفاقات دیگری رخ دهد! این میشود که وقتی پنج
بازیکن ایران به دنبال داور بودند تا به بازیکن ژاپنی اخطار بدهد، بازیکن
ژاپنی بلند میشود و توپ را سانتر میکند تا به راحتی گل بزنند.
ایلنا