حاجصفی و ابراهیمی در کنارههاي زمين از بالهاي تیم نيز حمایت میکردند. حاجصفی بیشتر توپ میگرفت و بین بازیکنان حریف حرکت میکرد اما ابراهیمی کمتر به جهانبخش نزدیک میشد تا بازی نفربهنفر خود را انجام دهد. بيشتر مدافعان بازیسازی میکردند به طوريكه رضاییان بیشترین لمس توپ را داشت و هافبکها نقش کمتری داشتند. آنها به طور معمول با پاسهای بلند، خط هافبک حريف را حذف میکردند تا اسیر برتری کیفی و عددی پرتغال نشوند. علاوه بر اینها روی ضدحملات نيز برنامه داشتند. ماریو بهخاطر بازیخوانی و قدرت بدنی کنار گریرو بازی ميكرد تا بعد از لودادن توپ پرس کند و نگذارد حریف از فضای پشت سر اين بازيكن استفاده کند. رامین رضاییان در سمت ديگر از آزمون به عنوان رابط با جهانبخش استفاده میکرد و دوبار نيز جهانبخش در فضای پشت دفاع چپ خطراتی ایجاد کرد. همه چیز خوب پیش میرفت تا وقتی که پرتغال گل زد. پرتغالیها اصرار زیادی به استفاده از کانالهای کناری داشتند اما بازیکنان ایران در گوشههاي زمين تجمع كرده و اجازه سانتر نمیدادند. در محوطه جريمه نيز مهاجمان، رونالدو را یارگیری میکردند. آنها قصد باز کردن فضا و نفوذ به عمق، از طریق کانالهای کناری را داشتند که سیلوا ، بازیساز اصلی میتوانست دو منطقه را متصل کند اما ابراهیمی در سمت راست و امیری درچپ با او یارگیری میکردند و پاسهایی که ميفرستاد یا دريافت ميكرد را قطع کرده و ضدحمله را شروع میکردند.
این اقدامات دفاعی در یک صحنه به ضرر ایران شد. رونالدویی که با عزتاللهی یارگیری شده بود و سیلوایی که بیشتر وظیفه عقب بردن مدافعان را داشت؛ فضای پشت محوطه را خالی کردند، امیری که به سیلوا چسبیده بود و حاجصفی نيز با یک پاس دیواری و حرکت عرضی، ريكاردو کوارشما را از بازي خارج مي كرد. الگوی پاس دیواری، حرکت عرضی و در نهايت شوت را چندبار در بازي شاهد بوديم. بعد از گل برای هجومی تر شدن، علاوه بر پاس بلند هافبکهای ایران نيز در جریان بازی قرار گرفتند اما در عبور توپ از خط میانی قدرتمند پرتغال، ناموفق بودند؛ پس تعویضها برای استفاده بیشتر از کانالهای کناری انجام شدند. مهرداد محمدی سریع وارد شد. قدوس برای استفاده از خستگی مدافعان کناری و اینترلپ روی دست مدافعان کناری ایران به زمين مسابقه آمد. البته نقشهای دیگری مانند حضور به عنوان مهاجم دوم و اضافه شدن به محوطه جریمه برای استفاده از توپهای بلاک شده نيز داشت. كريم انصاریفرد نيز برای استفاده از سانترها آمد. وقتی ایران به گل احتیاج داشت، سعی میکردند پرتغالیها را مجبور به بازی دلخواهشان و زدن توپهای بلند کنند تا بازیکنان تکنیکی و خلاق مثل رونالدو در شرایط مناسب صاحب توپ نشوند. رونالدو قبل از این با سه بازیکن متفاوت یارگیری میشد تا با جابهجاییهایش فضایی باز نشود. در کنارهها طارمی و جهانبخش سریعتر و در محوطه عزتاللهی مدافع مقابلش بودند و حال با این پرس نيز از کارافتاد. در دقایقی نيز تیم ایران به علت خستگی، پرس تيم حريف را متوقف میکرد. پرتغال با آوردن موتینیو حفظ توپ بیشتری با پاسهای کوتاه کرد. در نهایت نقشه تیم برای ارسال از کناره ها، پنالتی را براي ايران به ارمغان آورد و با نقشههاي دیگر یعنی پاس بلند و استفاده از قابليت سرزنی سردار آزمون برای ایجاد موقعیت نزدیک بود گل دیگری بزنند ولی اشتباه مهدي طارمي منجر به از دست رفتن اين موقعيت شد تا در پايان، ايران صعود نکند و تاکتیکهای جذابش به بار ننشيند.