دو- حتی اگر حرف علی کریمی درست نباشد و سباستین، عضو مرموز کادرفنی تیم ملی نسبت خویشاوندی با کارلوس کیروش نداشته باشد، باز در اصل سوءاستفادههای غیرحرفهای مربی پرتغالی از فوتبال ایران تردیدی وجود ندارد. او بهرغم همه تواناییها و دستاوردهایش برای ما، تا جایی که میتوانسته از امتیازات نامتعارف و غیرحرفهای سود برده است؛ مرخصیهای بیپایان، بیاعتنایی آشکار به مسابقات داخلی، بیاحترامی به سازوکار رسمی روابط عمومی، اطلاعرسانیهای رسمی از طریق صفحه فیسبوک و از همه مهمتر موکول کردن پرداخت مالیات دستمزدش به فدراسیون فوتبال، تنها بخشی از سوءاستفادههای کارلوس در دوران حضور روی نیمکت تیم ملی ایران بوده است. امکان ندارد که کیروش به عنوان یک مربی مجرب و جهاندیده متوجه نباشد که همه جای دنیا پرداخت مالیات بر عهده صاحب درآمد است، نه کارفرمای او؛ با این همه، کیروش به راحتی این قبیل اصول حرفهای و بین المللی را به سود منافع شخصی خودش زیر پا میگذارد، چون به خوبی دریافته «سیستم» در ایران بیمار است و میتوان از سوراخ سنبههای پرشمار آن عبور کرد. وقتی 40دقیقه از زمان برنامه نود صرف شکایت علی دایی از باشگاه پرسپولیس به خاطر عدم پرداخت مالیاتش میشود، کیروش از خودش میپرسد: «من چرا نباید از این امتیاز برخوردار باشم؟»
سه- علی کریمی، عزیز و دوستداشتنی است، اما دقیقا خود او به عنوان اصلیترین مطالبهگر و پرسشگر این روزهای فوتبال ایران، مصداق دور زدن مقررات و سوءاستفاده از حفرههای سیستم محسوب میشود؛ جایی که به منظور ورود به عرصه مربیگری حتی حوصله و بردباری مورد نیاز برای کسب مدارک لازم را هم نداشت و با کمک مدرک علیرضا امامیفر فعلا روی نیمکت دو تیم لیگ برتری نشسته است! جادوگر در این مسیر چنان ولع دارد که حتی حاضر نیست قید امتیاز حضور در نشستهای خبری را هم که در انحصار صاحبان مدرک مربیگری است، بزند. روبهروی او در برنامه نود اما محمدرضا ساکت نشسته بود؛ همشهری رییس فدراسیون که با رایشماری شفاهی و بدون درج روی تخته به پست دبیرکلی دست یافت و آن همه جنجال برانگیخت. شاکی و متشاکی، هر دو از سوراخهای سیستم سود بردهاند، حالا چطور انتظار دارید یک نفر که از بیرون این مملکت آمده، دلش به حال ما بسوزد و به مقرراتی که خودمان محترم نمیشماریمش احترام بگذارد؟
چهار- گفته بودند این هفته قرار است برفی به سنگینی برف هشتم بهمن در تهران ببارد، اما نبارید. بعد گفتند برای چند روز متوالی بارش شدید باران را در پایتخت خواهیم داشت، اما نداشتیم. حتی پیشبینی 24ساعت قبل از بازی پرسپولیس و نسفقارشی در مورد برگزاری مسابقه زیر بارش چشمگیر هم درست از آب در نیامد و جز نم باران دقایق پایانی خبر دیگری نبود. سهشنبه سی، چهل هزار نفر بیاعتنا به پیشبینیهای علمی مسوولان مربوطه در کشور، «توکل» کردند و بدون چتر به آزادی رفتند، بیآنکه مشکل خاصی برایشان پیش بیاید. کیروش هم چون مو به مو این سیستم را میشناسد، هفت سال است چترش را برداشته و زمین نمیگذارد. او اگر سرمربی تیمی مثل کرهجنوبی بود، همیشه پیشبینیهای هواشناسی را جدی میگرفت، بازیهای لیگ را میدید و مالیاتش را هم خودش میداد. اما قصه کارلوس چتر به دست، خیلی فرق دارد!
روزنامه گل