بلومبرگ
در گزارشی اشاره میکند که تشدید تنش میان ایران و عربستان سعودی به دو
مسیر احتمالی خواهد انجامید: به سوی جنگ یا درک جدیدی از توازن قدرت. این
خبرگزاری مینویسد چشمانداز یک درگیری نظامی میان امریکا و ایران به سرعت
در حال افزایش است.
به گزارش
خبرداغ ،
بلومبرگ در این گزارش افزوده است: «همانگونه که شاهزاده محمد بن سلمان در
اواخر هفته گذشته قدرت مطلقاش را تقویت میکرد و اعضای خاندان سلطنتی را
بازداشت کرد سرانجام اعلام کرد که ایران مسئول حمله موشکی به ریاض توسط
شورشیان انصارالله بوده است. در همین حال سعد حریری نخست وزیر لبنان گفت که
از ترس ترور از سمت خود استعفا میدهد. اگر عربستان سعودی بخواهد بیش از
این در مقابل ایران خودنمایی کند امریکا خود را در میانه دعوا خواهد دید.
اظهارات ترامپ و تیم امنیت ملی او نسبت به تهران تهاجمیتر از قبل است.
تمایل ترامپ برای به انزوا کشاندن ایران و افزایش فشار بر آن کشور
بازتابدهنده عدم درک واقعیتهای تحولات در خاورمیانه از سوی اوست. واقعیت
آن است که مسیر کنونی ترامپ به طور ناگهانی دست ایران را در منطقه تقویت
خواهد کرد؛ همانطور که حمله بوش به عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی این کار را
کرد.
بلومبرگ
در ادامه مینویسد: «ایران اکنون قویترین بازیگر در منطقه است. تهران نقش
مهمی در سوریه، لبنان و عراق دارد و محدوده نفوذش به یمن و افغانستان نیز
میرسد. فشار به ایران به معنای مقابله با نیروهای مورد حمایت ایران در
کشورهای دیگر است؛ نیروهایی که شبه نظامی هستند. علاوه بر این ایران دیگر
کشوری منفور در عرصه بینالمللی نیست؛ با روسیه در سوریه همکاری قوی دارد و
در مورد مخالفت با استقلال کردها و تقویت حکومت مرکزی منافع مشترکی با
ترکیه داشته است. ترکیه، ایران و قطر در مقابل عربستان سعودی و امارات قرار
دارند و این نزاع باعث ایجاد فرصتهایی برای ایران شده تا خود را به عنوان
یک نیروی ثباتبخش در خاورمیانه به سایر قدرتهای بزرگ مانند چین و هند
معرفی کند».
بلومبرگ
مینویسد ترامپ در حالی خواستار انزوای ایران است که در درون شورای همکاری
خیلج فارس و بین اعراب چنددستگی وجود دارد و در سوی دیگر روسیه،
اروپاییها و چینیها خواستار ایفای نقش سازندهتر ایران در منطقه هستند و
اینها همگی به نفع تهران هستند.
این
خبرگزاری مینویسد امریکا تلاش میکند تا برجام را تحت الشعاع قرار دهد در
حالی که طرفین اروپایی خواستار حفظ آن هستند. همچنین ایران به طور
فزایندهای به تجارت با چین به خصوص با کره جنوبی، هند، چین و ژاپن
میپردازد و آنان اصلیترین خریداران نفت ایران هستند.
این
خبرگزاری میافزاید: «تحریمهای امریکا علیه ایران بعید است تاثیری بر
معادلات خاورمیانه داشته باشد. دولت سوریه به شدت وابسته به ایران است و
دولت عراق شریک ایران در مبارزه با افراطگرایی سنی و تجزیهطلبی در منطقه
است. تحریمها بدون شک باعث کاهش رشد اقتصادی ایران میشوند همانطور که در
چهار دهه گذشته شدهاند اما در اساس توانایی تاثیرگذاری بر تغییر رفتار
ایران را نخواهند داشت. ترامپ برای مقابله با ایران مجبور است رو در روی
روسیه و چین قرار گیرد».
بلومبرگ
میافزاید: «واشنگتن و تهران میتوانند با یکدیگر در منطقه همکاری کنند به
شرطی که واشنگتن تلاش برای تغییر رژیم در ایران و تلاش برای تضعیف برجام
را متوقف کند. ترامپ اما خواستار پاسخ به خشونت با خشونت است این پیامد
منفی دارد این استراتژی در دولت بوش با عواقب جدی همراه بود».
بلومبرگ
در ادامه پیشنهاد میدهد که در سطح وزرای امور خارجه تیلرسون و ظریف با
یکدیگر مذاکره برای اقدامات دیپلماتیک به منظور کاستن از تنشهای امنیتی در
منطقه داشته باشند. این خبرگزاری مینویسد وجود کانالهای دیپلماتیک میان
ظریف و کری بود که سبب شد تا بحران بازداشت ملوانان امریکایی در خلیج فارس
در سال ۲۰۱۶ به سرعت حل شود در حالی که چنین کانالی در حال حاضر وجود
ندارد.
بلومبرگ
مینویسد: «بعید است که امریکا بتواند ایران را از حمایت حزبالله یا حماس
بازدارد اما منافع مشترکی با ایران دارد مثل جلوگیری از رشد داعش و
گروههای مشابه و یا جلوگیری از بیثباتی سیاسی در لبنان و از کنترل خارج
شدن اوضاع در آن کشور. واشنگتن و تهران همچنین هر دو خواستار تقویت حکومت
مرکزی در افغانستان هستند. دولت بوش به اشتباه و با خطای محاسباتی فکر کرد
که حمله علیه عراق میتواند به تقویت دموکراسی در منطقه کمک کند در حالی
که موضوع به عکس شد. فرضیههای اشتباه در مورد ایران نیز میتواند راه را
برای فرسایش دائمی قدرت امریکا در خاورمیانه هموار سازد».