او اما تاکید دارد که بهترین گزینه برای شهرداری تهران هنوز محسن هاشمیرفسنجانی است. او در مورد احتمال شهردار شدنش گفته است: «صحبت در مورد شهردار شدن من زیاد شده ولی در شورا که مسوولیت انتخاب شهردار بر عهده آنها است صحبتی دراینباره نشده است. با این حال برای تصدی ریاست شهرداری نه علاقهمند هستم و نه آمادگی دارم. دلایل زیادی هم برای این کار دارم. مهمترین آن این است که من ۲۷ سال در این کشور مدیریت کردم و فکر میکنم که بیشتر از این دیگر سهم من نیست. من در آستانه ۶۰ سالگی هستم و وقت بازنشستگیام فرا رسیده است.»
ترجیحاتم در لیست اصلاحطلبان محقق نشد
او همچنین در ارتباط با لیست اصلاحطلبان نیز گفته است: «در مورد شایعاتی که برای تهیه لیست گفته میشود باید بگویم که من یکی از ۴۲ نفر بودم، فقط یک رای داشتم. آقای عارف هم یک رای داشت. هر کسی ترجیحات دیگری داشته که محقق نشده همانطور که ترجیحات من هم محقق نشد.» مرعشی در ادامه تصریح کرد: «مثلا من علاقهمند بودم که آقای حقانی در شورا بماند ولی نماند. اسم دیگران را نمیآورم چون شورا را تضعیف میکند. بالاخره هر کسی ترجیحاتی داشته که وقتی محقق نشد به آن اعتراض کرده ولی یک کار دموکراتیکی بود و کسی تصمیمی را تحمیل نکرد و هیچ پشت پردهای نداشت.» مرعشی همچنین در ارتباط با اصلاحطلبان شورای شهر تهران خاطرنشان کرد: «در میان اصلاحطلبان، هم افراد تحصیلکرده و اهل مطالعه، هم افراد جسور و اهل تصمیمگیری و هم افراد متعهد به منافع مردم فراوان هستند. اگر ظرفیت اصلاحطلبان به میدان بیاید که حتما خواهد آمد، به تهران کمک خواهد کرد، تهران بر مدار بهتری خواهد چرخید.» او همچنین در ارتباط با تعبیر «شهر سوخته» برای تهران نیز گفت: «من چنین تعبیری را قبول ندارم. بالاخره هر کسی آمده، کاری کرده است. اگر کسی میخواهد به آقای قالیباف انتقاد کند باید مستند باشد.
مثلا اگر به بالا بودن قیمت تمام شده اتوبان صدر انتقاد دارد باید بررسی شود. چون در واگذاری پروژههای بزرگ در تهران مناقصه برگزار نشده همیشه این سوال مطرح بوده که قیمت تمام شده پروژهها بالا بوده است. باید انتقادات را مطرح و بررسی کرد.»
قالیباف بیش از ظرفیت شهرداری پروژه تعریف کرد
مرعشی اما در ارتباط با مدیریت قالیباف نیز گفت: «تهران بدهکار است اما آیا شهردار در مقابلش دارایی نیز ایجاد کرده است یا خیر؟ واقعیت این است که آقای قالیباف چون میخواست از موضع شهرداری کارهای بزرگ کند و رییسجمهور ایران شود بیشتر از ظرفیت شهرداری پروژه تعریف کرد. این واقعیت باعث شد که شهرداری تهران بدهکار شود. از سال ۹۲ تا ۹۶ در سطح تهران کارهای بزرگ اتفاق نیفتاد. کارهای بزرگ مثل اتوبان امام علی، آزادگان، نیایش و صدر قبل از سال ۹۲ ایجاد شد. آقای قالیباف یک طراحی کرده بود که براساس آن میخواست قبل از انتخابات ریاستجمهوری همه این پروژهها را افتتاح و در سطح ملی خبرسازی کند و به عنوان یک منجی، رییسجمهور ایران شود، منتها این طرح نگرفت. جاهایی باید بپذیریم که خدایی هم هست. نمیشود خیلی برنامهریزی دقیقی برای آینده داشت. اتفاقا همه اینها حالا تبدیل به پاشنه آشیل آقای قالیباف شده که باید درباره آنها پاسخگو باشد که بدهکاریها بابت چیست؟ من نمیدانم که چقدر پول از شهرداری بیرون رفته یا اصلا نرفته است یا اینکه چقدر خرج تبلیغات ریاستجمهوری شده یا نشده است، سوالی است که مردم تهران میتوانند آن را بپرسند و اعضای شورای شهر نیز در آینده باید درباره اینها به نهادهایی مانند سازمان بازرسی پاسخ دهند که ممکن است پاسخ این سوالات داده شود یا نشود. ولی من از زاویه دیگری شهر سوخته را قبول ندارم و آن این است که اساسا نباید شهر خودمان را به خاطر مخالفت با یک شهردار هو کنیم. تهران شهر خوب و قابل قبولی است و سطح خدماتش هم نسبتا خوب است ولی باید بهتر شود.
مثلا به جای آنکه خودرومحور باشد باید انسانمحور باشد. نباید فکر کنیم که اگر میتوانیم اتوبانی بکشیم این کار را انجام دهیم و دو محله را که با هم ارتباط دارند و محلشان اصالت دارد از وسط دو نیمه کنیم. به هر حال اینکه ما بگوییم تهران شهر سوخته است، درست نیست. به هر حال عدهای مدیریت کردهاند که بخشی از آن قابل انتقاد است و لازم است به نداشتن ضمیمه محیطزیستی آنها انتقاد کرد ولی تعابیری مثل شهر سوخته تعبیر درستی نیست. اگر تهران شهر سوخته است چرا از پیر و جوان تلاش کردند که بیایند و عضو شورای شهر شوند؟
هنوز هم در بین کاندیداهای شهرداری تهران محسن هاشمی بهترین است
او همچنین در مورد احتمال شهردار شدن محسن هاشمیرفسنجانی نیز تصریح
کرد: «همه دوستان میثاقنامهای را امضا کردند که اصولا منطق قوی بوده که
به تجربه ما در شورای شهر اول متکی نبود. در شورای اول جمع زیادی از شورا
رفتند و شورا عملا دچار اختلالات درونی شد که به انحلال آن انجامید. این
تجربه بدی بود.
براساس آن تجربه اینبار شورای عالی گفت که هر کسی که میخواهد در شورا
بماند و تا آخر در شورا خدمت کند پا به این خدمت بگذارد. انتخابات شورا
انتخابات میان دورهای ندارد و از اعضای علیالبدل جایگزین اعضای غایب
میشوند. با این حال معتقدم که باید قانون انتخابات شوراها را اصلاح کنیم
به طوری که اقلیت حداقل در شورا حضور پیدا کنند. بالاخره در دموکراسی ما
تجربه دنیا را در ایران بومی میکنیم. دموکراسی را به مردمسالاری معنا
کردیم.
در دنیا تجربه این است که اکثریت باید حکومت کند ولی اقلیت نباید حذف شود. چطور در یک جامعه نرمال اقلیت حضور دارد و زندگی میکند، شورا و مجلس هم که برآمده از این جامعه است باید نرمال باشد. به همین دلیل وقتی شما به قوانین انتخاباتی دنیا نگاه میاندازید، میبینید از آنجایی که یک حزب در هیچ حوزه انتخابی رای اکثر را نمیآورد ولی در سطح کشور ۴ درصد آرا را دارد به آن ۴ درصد کرسیها را میدهند. یعنی قوانین انتخابات صرفا توسط رای اکثریت نیست بلکه رای اکثریت نیز لحاظ میشود. اگر این قانون در تهران اعمال شود اصولگرایان یا لیست خدمت حدود ۲۵ درصد آرا را داشتهاند و طبیعتا باید ۲۵ درصد کرسیها را از پایین دریافت میکردند و ۴ یا ۵ نفر آنها در شورا حضور پیدا میکرد. منتها ما میثاقنامهای داشتیم که قبل از بستن لیست ۲۱ نفره شورا متعهد شدهایم که افراد شورا نباید برای مسوولیتهای دیگر خارج شوند. بنابراین در مورد محسن هاشمی این بحث مطرح بود. ولی من فکر میکنم که هنوز هم در بین کاندیداهای شهرداری تهران محسن هاشمی بهترین است، مشروط بر اینکه اعضای شورا نیز به این جمعبندی برسند.
اگر شورا متقاعد باشد یک خوان دیگر نیز هست، اینکه شورای عالی نیز باید بپذیرد که یک مورد از میثاقنامه مستثنا باشد.» او همچنین در مورد انتخاب شهردار بیرون از شورای شهر نیز گفت: «چه کسی گفته است که نباید خارج از شورا مشخص شود؟ بالاخره یک جناح سیاسی انتخابات را برده است نه ۲۱ نفر. بنابراین ۲۱ نفر منتخب شورای شهر باید نظر جبهه اصلاحات را لحاظ کنند. اگر شورای عالی اصلاحطلبان صلاح بداند و ورود کند و مصداق تعیین کند باید ۲۱ نفر از آن تبعیت کند. اصلا با این منتخب عزیز و شریفمان تعارف نداریم. او اما در مورد لیست اصلاحطلبان تاکید کرده است که «لیستی که ما بستیم از داخلش الهه راستگو در نمیآید.»
منبع: اعتماد