بخشی از این گفتگو را بخوانید:
انتظار داشتید، سریال گاندو این همه حاشیهساز شود؟
خب! وقتی یک دستگاهی که به لحاظ قانونی به هیچ نهادی پاسخگو نیست، به طور برنامهریزی شدهای کمر به تخریب دولت میبندد و صداوسیما که اتفاقا رسانه رسمی نظام است، با آب و تاب پوشش میدهد، طبیعی است که افکار عمومی حساس شده و واکنش نشان میدهد. سریال گاندو به طور آشکاری با هدف مقابله و رویارویی با دولت، مخصوصا دستگاه خارجی تولید و پخش شد.
آن هم در شرایطی که به دلیل پر هزینه بودن در جذب بیننده موفق شد. اما با توجه به اینکه در فضای مجازی و رسانهها از جانب خود کارگردان اعلام شده بود که مقدار قابل توجهی از سریال را سانسور و پخشش را ممنوع کرده بودند، سوالهای زیادی را برای همه بینندگان طرح کرد. من آقای افشار را دورادور میشناسم و میدانم که با نظرات و گفتمان سرمایهگذاران و عوامل پشت صحنه همخوانی ندارد و به همین دلیل اینکه ایشان از حذف بخشی از کار خبر میدهد را باید جدی گرفت، چون برای افکار عمومی این سوال طرح شده است که منظور کارگردان از سانسور چه صحنههایی بوده است.
ضمن اینکه آن چیزی که نشان داده شد، در چارچوب مخالفت مجدد با برجام بود و عملا خواستند بگویند، دستگاه اجرایی کشور برای جاسوسپروری زمینههای مناسبی را فراهم کرده است که اینها نکتههای کاملا سیاسی گاندو بود. همانطور که از سال ۹۳ تا به حال گام جدیای از سوی مخالفان دولت برداشته شده است، سریال گاندو هم با طرح موضوع گام دوم را برداشت که مثل گام اول نتوانست، تاثیرگذار باشد و حرفی برای گفتن داشته باشد.
در واقع این سریال سعی داشت با زبان ابتر خود و البته ناکام، محمدجواد ظریف را مرتبط با ساختارهای جاسوسی معرفی کند و از این طریق انتقام دلواپسان را از وزیر امور خارجه، به عنوان امضاکننده توافقنامه برجام در تاریخ 40ساله، بگیرد.
بعضیها هم یکسری از موارد آمده در سریال را بر اساس اتفاقهایی واقعی عنوان میکنند. این گروه مثلا جاسوسی خواهرزاده آقای روحانی را مطرح میکنند.
سوال این است، چطور میشود سیاهنماییای به این واضحی از صداوسیما که آنتن رسمی نظام است، پخش میشود؟
صداوسیما در دوره اصلاحات هم اپوزیسیون دولت بود. اما با این تفاوت که در زمان ریاست آقای علی لاریجانی مدیریت مقتدر و منسجم هویدا بود. باید گفت، بعد از خروج آقای لاریجانی از صداوسیما، این رسانه مهم دچار نوعی نامدیریتی شده است. بنابراین نامدیریتی باعث شده تا عملا رئیساش اقتدار و انسجام لازم را برای حفظ شان و جایگاه صداوسیما نداشته باشد.
ضمن اینکه آقای علیعسگری رسما در یکی از جلسات هیاتدولت اعلام کرده است که «کارهای نیست» خب! در چنین حالتی چه توقعی میتوان از صداوسیما یا هر دستگاه و نهادی که چنین شرایطی دارد، داشت؟ در واقع، در بدنه صدا و سیما شاهد فعالیت جزایر مستقلی هستیم که هر کدامشان راهی را طی میکنند و ملزم نیستند درباره فعالیت و نوع رفتارهایی که دارند، به جایی پاسخ بدهند. به عنوان مثال، گردانندگان شبکه افق اصلا در اختیار صداوسیما نیستند و توسط یک نهاد دیگری مدیریت میشود.
حتی بودجههای سریالسازیهایش و مستندسازیهایش هم از جای دیگری تامین میشود تا کاملا برای ضدیت با دولت یا اصلاحات عمل کند. این روند واقعا ناامید کننده است که صدا و سیما به سازمانی از همگسیخته تبدیل شده است که در چنین فضایی، سریالهایی نظیر گاندو و بعضی از مستندهای خاص فرصت پخش و عرضاندام را پیدا میکنند. امیدوارم، حداقل سریال گاندو بدون سانسور هم در دسترس مردم قرار بگیرد تا از فضای تبلیغاتی خارج شود. در ادامه صحبتهایم باید به این هم اشاره کنم که شک ندارم، بودجه گاندو خارج از ردیف بودجه صداوسیما و توسط نهاد دیگری تامین شده است.