کشور ما در شرایط ویژهای است. خیلی نمیتوان دولت را به عنوان یک نهاد مسوول و شناسنامهدار مقصر دانست و از دولت و دستگاههای دولتی طلب کرد. در چنین کشوری نمیتوانید متعاقب یک پدیده اقتصادی یا غیراقتصادی یک نهاد یا یک فرد را مسوول بدانید. ساختار تودرتوی دیوانسالاری باعث شده که شناسایی نهاد یا فردی که مقصر است، مشکل باشد.
امروز شاهدیم که بحران ارزی در کشور رخ میدهد همه میدانیم که ممکن است رییس کل بانک مرکزی تصمیمات غلطی گرفته باشد، اما الزاما این تصمیمات غلط تنها عامل پدید آمدن بحران ارزی نیست. نهادهای مالی و اعتباری را ببینید. این نهادها در دوره احمدینژاد از رانتهایی استفاده کردند و این نهادهای مالی را شکل دادهاند و حالا وبال گردن دولت روحانی شدهاند.
آیا روحانی نمیتواند بگوید افرادی که این نهادهای مالی را تاسیس کردند چه کسانی بودند؟ چه پروسهای در روند مجوزگیری طی شده و آیا مستندات اخذ مجوز برقرار است یا مثل برخی تسهیلاتگیرندگان بانکی که به پروندههایشان مراجعه میشود هیچ وثیقهای ندارند، مستنداتی هم از این افراد بهجای نمانده.
حتما میتواند این موضوعات را بیان کند و اتفاقا دست پری هم دارد. روحانی نمیخواهد زیر میز ریاست بزند، اما بالاخره او رییسجمهوری شده است و کسی است که سالها در بالاترین مسوولیتهای امنیتی، سیاسی و قانونگذاری کشور حضور داشته است. مناسبات داخل کشور را به خوبی میداند.
بنابراین آقای روحانی به عنوان یک سیاستمدار امنیتی میداند که چه چیزهایی را بگوید که مردم صداقت جمهوری اسلامی را باور کنند.امروز بزرگترین مشکل ما میزان اعتماد مردم به حاکمیت است. برای بازسازی این اعتماد هم هیچ راهی وجود ندارد مگر اینکه نهادهای حاکمیتی اشکالات کار خود را بیان کنند. به نظر من آقای روحانی میتواند بیشتر از صحبتهای این چند ماه گذشته پیش برود و در مورد مسائلی شفافسازی کند.