کد خبر: ۷۷۶۷۸۹
تاریخ انتشار: ۲۱ تير ۱۳۹۷ - ۰۸:۵۲
تعداد بازدید: ۴۰۹
نصرالله پ‍ژمانفر؛ نماینده مجلس می گوید: جامعه امروز ما جامعه دهه ٦٠ نيست اما جامعه ما جامعه متشكل از «مردم خوب» است؛ ممكن است كسي بگويد مثلا پوشش سر بانوان امروز ما با پوشش سر آنها در دهه ٦٠ تفاوت دارد اما اين مردم، «مردم خوب» هستند.
پ‍ژمانفر: جامعه امروز ایران با دهه ٦٠ تفاوتی ندارد/ من ايراد را در نحوه عملكرد مديران مي‌بينيم
به گزارش خبرداغ به نقل از روزنامه اعتماد با نصرالله پ‍ژمانفر؛ نماینده مجلس گفتگو کرده است.


با مقايسه شرايط سخت «جنگ تحميلي «هشت‌ساله» و آنچه امروز از آن به عنوان «جنگ اقتصادي» ياد مي‌شود، توصيه به نگاه به داخل كشور و اتكا به ظرفيت‌هاي داخلي و سرمايه انساني بسيار مورد تاكيد قرار گرفته اما سوالي كه مطرح مي‌شود اين است كه آيا اين رويكرد در جامعه مصرفي امروز قابل‌اجراست؟

جامعه امروز ما جامعه دهه ٦٠ نيست اما جامعه ما جامعه متشكل از «مردم خوب» است؛ ممكن است كسي بگويد مثلا پوشش سر بانوان امروز ما با پوشش سر آنها در دهه ٦٠ تفاوت دارد اما اين مردم، «مردم خوب» هستند. من همين شهروندان امروز را آدم‌هايي بسيار گرم، مهربان و وطن‌دوست مي‌دانم و شاخص‌هاي اخلاقي جامعه در دهه ٦٠ را در جامعه امروز ايراني ضعيف نمي‌دانم.

بگذاريد مثال بزنم. البته تعدادي هم سوءاستفاده كردند اما اينكه يك جواني با اين هزينه سنگين بلند مي‌شود و خود را به روسيه مي‌رساند و براي تيم ملي كشورش در جام جهاني از عمق جان فرياد مي‌كشد، كم نيست. اين همان آدمي است كه اگر ما خط را درست پيش‌رويش ترسيم كنيم، فردا نيز حاضر است از همه تعلقاتش بگذرد و در ميدان جنگ ايستادگي كند. من به اين جوانان اعتقاد دارم و اين نگاه را كه مي‌گويند جامعه تغيير كرده، نمي‌پذيريم.

به هر حال اين تفاوت غيرقابل انكار است؛ ما زماني صف‌هاي طولاني دريافت كالاهاي كوپني داشتيم و مردم با وجود همه مشكلات معيشتي براي رفتن به جبهه‌ها نيز صف مي‌بستند اما امروز با صفوف طولاني خريد سكه و ارز مواجهيم. آيا اين مسائل مؤيد تفاوت جامعه امروز و ديروز نيست؟

در زمان جنگ هشت‌ساله نيز تعدادي بودند كه به‌دنبال منافع شخصي و سوءاستفاده از شرايط بازار بودند. البته ممكن است در عدد، جنس و نحوه كار اين افراد در گذشته و حال تفاوت‌هايي وجود داشته باشد اما در مجموع عمده شهروندان جامعه ما مردمي وطن‌دوست، معتقد به كشور و معتقد به نظام هستند.

من در اين باره ترديد ندارم؛ چراكه روزهايي كه براي سركشي به حوزه انتخابيه مي‌روم، با صدها شهروند ايراني مواجه مي‌شوم كه مشكلات عديده‌اي دارند كه اگر هر جاي ديگري بود، اين بند اتصال پاره مي‌شد اما اين افراد باوجود تمام مشكلات هنگامي كه در معرض شديدترين فشارها قرار مي‌گيرد، مي‌گويد من به نظام اعتقاد دارم، من پاي نظام هستم اما در عين حال گلايه‌هايي هم دارم.

قطعا همين‌طور است اما مساله اين است كه وطن‌پرستي شهروندان لزوما ارتباطي به تجمل‌گرايي يا مصرف‌زدگي جامعه ندارد. آيا سياست‌هاي نگاه به داخل در جامعه مصرفي محقق خواهد شد؟

ببينيد، ممكن است جامعه التهاباتي پيدا كند، همان‌طور كه فرد ممكن است دچار بيماري شود. ما نبايد نظام زندگي يك فرد را براساس زمان بيماري‌اش تنظيم كنيم و تغذيه‌، نحوه خوابيدن و بيدار شدن و ساير امور را در شرايطي كه اين فرد بيمار است، ملاك قرار دهيم. امروز مي‌دانيم بيماري‌هايي در جامعه ما رواج يافته و وظيفه ما مديران است كه راه‌حلي درخور بينديشيم.

اين ضعف ما مديران و دستگاه‌هاي برنامه‌ريز و اجرايي است كه در حوزه‌هاي فرهنگي و اجتماعي جامعه ورود نمي‌كنند. امروز همه كشورهاي جهان در اين امور برنامه‌ريزي‌هاي قوي دارند. مثلا به اين نتيجه مي‌رسند كه حس ايثار و ازخودگذشتگي در جامعه كاهش يافته؛ بنابراين اقدام به برنامه‌ريزي اصولي مي‌كنند و اتفاقي نيست كه شاخص ايثار در جامعه‌اي بالا يا پايين مي‌رود.

علت عدم تحقق اين مهم پس از ٤ دهه چيست؟

علت اين است كه نخواسته‌ايم. من ايراد را در نحوه عملكرد مديران مي‌بينيم.

گفته مي‌شود يكي از علل بي‌توجهي تدريجي جامعه به تبليغات فرهنگي برخي سختگيري‌ها بوده است؟

ببينيد حوزه مسائل تربيتي نيازمند بحث كارشناسي و علمي است. بنده كارشناس اين حوزه هستم و ساليان سال، چه در حوزه و چه در دانشگاه در اين حيطه كار كرده‌ام. بايد بنشينيم مبسوط بحث كنيم. بنده نوشته‌هايي نيز در اين خصوص دارم. آنچه اينجا بايد تاكيد كنم اين است كه مردم ما ريشه‌هاي عميق اجتماعي، فرهنگي، وطن‌دوستي و اعتقادي‌شان و آنچه منجر به پيروزي انقلاب شد را از دست نداده و امروز نيز داراي همان نگاه به مسائل مختلف است و دست نخورده منتها آسيب ديده است كه بخشي از اين آسيب‌ها از بيرون بوده كه رهبري از آن به عنوان «تهاجم فرهنگي» ياد كردند و بخشي نيز از داخل كشور بوده كه به‌دليل «ولنگاري فرهنگي» اين‌چنين شده است. «ولنگاري فرهنگي» به ما برمي‌گردد و «تهاجم فرهنگي» به دشمنان!

اجازه بدهيد به ابتداي بحث برگرديم. در شرايط فعلي چه كاري از دست دولت برمي‌آيد؟ دولت براي حل مشكلات بايد چه كند؟

روحيه انقلابي! حضرت آقا در ديدار اخير خطاب به نمايندگان فرمودند هر نماينده‌اي كه انقلابي نباشد، قانونا و شرعا نبايد در مجلس حضور داشته باشد. قطعا رهبري در فرمايشات خود نسبت به دولت نيز چنين گفته‌اند. دولت اگر انقلابي نباشد، شرعا و قانونا حق ندارد به كار خود ادامه دهد. وزير ما، مديركل، معاونين وزرا و رييس‌جمهور ما بايد انقلابي باشد.

اين انقلابي بودن به چه معناست؟

يعني بپذيريم كه ما مي‌توانيم با اتكا به ظرفيت‌هاي خودمان بسياري از مشكلاتي كه در تحليل دشمن قابل‌حل نيست، مرتفع كنيم؛ كمااينكه چنين شده و مشكلات را حل كرديم.

و آخرين سوال؛ آيا در همين مجلس، نماينده غيرانقلابي داريم؟ آيا در دولت، وزراي غيرانقلابي حضور دارند؟!

بله! داريم.

اگر اين افراد غيرانقلابي، از همين امروز تغيير مشي بدهند، شما ديگر منتقدشان نيستيد؟

قطعا ديگر منتقد نيستيم. ببينيد اگر كسي با وجود تغيير مشي مديران همچنان منتقد باشد، قطعا بي‌انصاف است و من هم سعي مي‌كنم بي‌انصاف نباشم.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظر شما
در زمینه ی انشار نظرات مخاطبان رعایت چند نکته ضروری است
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید خبر داغ مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است خبر داغ از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب, توهین یا بی احترامی به اشخاص ,قومیت ها, عقاید دیگران, موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه های دین مبین اسلام باشد معذور است. نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نام:
ایمیل:
* نظر: