اوج شگفتی اما مربوط به جایی است که بررسیها نشان میدهد حتی 75میلیون تومان از مهریه همسر دوم کرار جاسم را هم باشگاه استقلال پرداخته تا شاید دل او به رحم بیاید و چهار تا لگد بهتر به توپ بزند.
حقیقتا که گاهی نفس کشیدن در هوای کثیف این فوتبال چقدر سخت و زجرآور میشود. ماجرای تقبل مهریه همسر دوم کرار جاسم توسط باشگاه استقلال، قطعا از اسناد حقارت فوتبال ایران است که کاش میشد آن را جایی از تاریخ، دور از چشم همه دنیا چال کرد. عجیب اینکه این ماجرا سابقه چند ساله دارد و ظاهرا یک باشگاه ایرانی دیگر را هم در مقطعی درگیر خودش کرده بود! با این وجود آنچه بابتش باید به مدیران استقلال «دست مریزاد» گفت، چیز دیگری است؛ اینکه آنها درست در روزهایی که کابین زن دوم هافبک عراقیشان را میپرداختند، پول قرارداد منصور پورحیدری بیمار را نمیدادند! آن روزها که هیچ، امروز که یک سال و چند ماه از خاموشی ابدی منصورخان میگذرد، هنوز خانوادهاش در به در دنبال وصول مطالبات آن مرحوم هستند و البته هر چه بیشتر تکاپو میکنند، کمتر نتیجه میگیرند. مردی که تمام عمرش در همه سمتها مفت و مجانی برای استقلال کار کرد، خیلی از سالها حتی قرارداد هم نبست و این قرارداد آخر را صرفا با توصیه اطرافیان به خاطر بیماری و کهولت سن امضا کرد، حتی بعد از مرگش هم به حقش نمیرسد، اما مهریه زن ایرانی کرار را میدهند و سندش را هم لای پوشههای باشگاه میگذارند. آیا بر این مصیبت نباید گریست؟
در مورد دو نفر از دو دنیای متفاوت حرف میزنیم؛ یکی بازیکن بیگانهای که هیچ گلی به سر استقلال نزده و در همه این سالها جز آشوب و اغنشاش و دشمنی به ندرت در قاب دیگری دیده شده و دیگری مردی که شاید بتوان او را وفادارترین آدم تاریخ فوتبال ایران دانست؛ یکی که وقتی همه زمین میخریدند، ملک فروخت و پولش را خرج استقلال کرد، یکی که از خیر سرمربیگری تیم ملی گذشت و نیمکت آبی را در آغوش کشید. مربی ایرانی اگر سه ماه در تشتکسازی سرمربیگری کند، دیگر عارش میآید به کمتر از نفر اول بودن رضایت بدهد، منصور پورحیدری اما همه نقشهای دنیا را برای استقلال بازی کرد و حتی کسر شأناش نشد که به عنوان سرمربی تیم قهرمان آسیا، در همان باشگاه مدیرفنی و سرپرست باشد. استثنائا اگر به او گفتند «پدر استقلال»، از آداب و عادات مردهپرستی در ایران نبود؛ چه اینکه شاید بدون پورحیدری، حالا اساسا باشگاهی به این اسم وجود نمیداشت.
پس امروز آدمهای ریز و درشت این خانواده، از بازیکنی که میلیارد میلیارد پول میگیرد تا نوجوانی که هر کجای این سرزمین دو ساعت با بازی استقلال سرش گرم و غمش سبک میشود، همه مدیون منصور هستند. در عوض اما مدیران استقلال حتی پول مداح مراسم ترحیم پورحیدری را هم از خانوادهاش میگیرند تا مبادا موقع پرداخت مهریه، شرمنده همسر دوم کرار جاسم شوند. وقتی عاقبت «وفاداری» در ایران این است، چرا حال و روزگارمان نباید چنین غمانگیز و دلخراش باشد؟ اینجا جایی است که اگر نبری و نچاپی، «بیعرضه» صدایت میکنند. حقمان است، تمام آنچه بر سرمان میآید.
روزنامه گل