امان‌الله قرایی‌مقدم در گفتگو با فرارو گفت: این مسئله به دلیل ساده‌اندیشی و اعتماد کاذب دختران در مورد پسران به وجود می‌آید. اما در کنار این، دختران شناخت کاملی از جنس مخالف خود ندارد؛ آن‌ها تصور نادرستی نسبت به پسران دارند؛ چرا که در دوران نوجوانی و جوانی‌اشان آگاهی‌های لازم در این زمینه را دریافت نکرده‌اند.
این جامعه‌شناس تاکید کرد: علاوه بر اینکه نظام آموزشی و خانواده تصور درست نسبت به جنس مخالف را به دختران ما آموزش نداده‌اند، محدودیت نیز در کاهش آگاهی آن‌ها نقش داشته است.
قرایی‌مقدم با اشاره به اینکه افراد سودجود در همه جوامع هستند تاکید کرد: در مقابل آن‌ها مردان و پسران ایرانی بیشتر در جامعه بوده‌اند؛ برخی از آن‌ها از حضوری که در اجتماع دارند کلک‌زدن و فریب‌دادن را هم یاد می‌گیرند؛ که در همه جوامع امری طبیعی است.
وی همچنین گفت: بنابراین اینکه افرادی قصد فریب دادن دیگران را داشته باشند مسئله نیست، مسئله به موقعیت و شناخت زنان برمی‌گردد؛ آن‌ها باید به شکلی تربیت شوند که کمتر در دام افرادِ سودجو بیفتند.
مشکل از زنان نیست
سعید معیدفر جامعه شناس در گفتگو با فرارو گفت: فریب زنان می‌تواند زمینه‌های زیادی داشته باشد. متاسفانه ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که زنان در آن نتوانسته‌اند جایگاه شهروند درجه یک را داشته و از حقوق مساوی با مردان برخوردار باشند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: در تحلیلِ فریب خوردنِ زنان نوعِ نگاهِ جنسیتی به آن‌ها در درجه اول اهمیت دارد؛ این نگاه در مورد زنان وجود دارد که وجهِ جنسی آن‌ها امتیاز آن‌هاست و لاغیر.
این جامعه‌شناس با اشاره به سواستفاده برخی از مردان از این موقعیت گفت: در چنین شرایطی خواه‌ناخواه این تلقی برای مردان به وجود می‌آید که در هر فرصتی بتوانند از این امتیاز زنانه برخوردار باشند و آن را حق خود بدانند.
وی همچنین اظهار کرد: با این اوصاف مردان می‌دانند که اگر زنان فریب بخورند باز هم انگشتِ اتهام به سمتِ آنان برمی‌گردد. بارها شنیده‌‌ایم که زنان باید مراقب باشند تا فریب نخورند و یا کاری کنند که زیانی به آن‌ها وارد نشود.
عضو انجمن جامعه‌شناسی ایران در ادامه به اشاره به تغییرات گفت: هرچند که جامعه تغییراتِ زیادی کرده اما هنوز این نوع نگاه به زن غلبه دارد و به همین‌دلیل بسیار اتفاق می‌افتد که زنان مورد ظلم و بهره‌برداری‌های جنسی و غیراخلاقی قرار می‌گیرند.
وی به به‌روز نبودن قانون نیز اشاره کرده و تصریح کرد: در این میان قانون نیز از این نگاه مستثنی نیست؛ قانون در چنین شرایطی آن‌طور که باید حمایت لازم را از زن‌ها نمی‌کند چرا که پیش‌فرض مقصر بودنِ زنان در وهله اول است.
معیدفر در ادامه درباره تفاوت فریب خوردن زنان و مردان گفت: در کنارِ این، هرکدام از ما به عنوان شهروند امکان دارد که فریب بخوریم و ممکن است کلاهِ سر همه برود؛ کمااینکه می‌توان گفت هیچ‌کس نیست که فریبی هرچند کوچک نخورده باشد. در خیلی موارد هم قانون توانسته از حق ما دفاع کند.
او در ادامه اظهار کرد: همچنین بارها پیش آمده که زنی هم مردی را فریب دهد، اما احتمال اینکه آن مرد با شکایت بتواند کارش را پیگیری کند بسیار بیشتر است.
این استاد دانشگاه همچنین تصریح کرد: درنتیجه هم از نظر حقوقی و هم از نظر اجتماعی ما مشکلاتی داریم که منجر شده تا از زنان سوءاستفاده‌های بیشتری بشود.
سعید معیدفر در پاسخ به این سئوال که "چرا در گذشته چنین اتفاقاتی برای زنان کمتر رخ می‌داد؟" توضیح داد: پاسخ روشن است. قبلا خانم‌ها سعی می‌کردند خیلی در جامعه حضور نداشته باشند و به‌جای حق انتخاب منتظر باشند تا برایشان تصمیم گرفته شود و درنهایت مردی از آن‌ها در برابر فریب‌ها حمایت کند.
وی تصریح کرد: اما به محض تغییر شرایط اجتماعی زنانِ ما، آن‌ها فرصت پیدا کردند تا مانند یک شهروند در جامعه مشارکت داشته باشند که این به‌خودیِ خود امکانِ فریب‌خوردن آن‌ها را بیشتر کرده‌است.
عضو انجمن جامعه‌شناسی ایران همچنین با اشاره به فریب‌دادن زنان با وعده ازدواج اظهار کرد: این حضور بیشتر زنان به انتخاب آن‌ها در ازدواج نیز کشیده شد و در زمانی که آن‌ها خواستند زوج نیز انتخاب کنند امکان فریب‌خوردن آن‌ها به وجود آمد.
وی همچنی گفت: مضافا اینکه زنان عاطفی‌ترند و ممکن است کنش‌های جنس مقابل را باورد کنند و آن را صادقانه بدانند؛ در حالی که آقایان زیرکی بیشتری دارند.
معیدفر نتیجه گرفت: بنابراین ما از سویی شاهد تحولات اجتماعی و تغییر نقش زنان بوده‌ایم و از سویِ دیگر شاهد این هستیم که نوعِ نگاه جامعه و قوانین نتوانسته با این تحولات هماهنگ شود و از آن‌ها عقب است.
وی در انتها گفت: دلیلِ فریب‌خوردنِ زنان با وعده‌هایی همچون ازدواج نیز به ورود متاخرتر آن‌ها به صحنه جامعه مربوط است. آن‌ها بسیاری از زیرکی‌ها و زیروبم‌هایی که مردان زودتر از آن‌ها آموخته‌اند را هنوز یاد نگرفته‌اند و ممکن است در معرض سوءاستفاده قرار بگیرند. در حالی که جامعه پیچیدگی‌های بی‌شماری دارد.
